August 31, 2005

من مردم

یک پسر کوچولو و ظریف که آدم باور نمی‌کنه امسال میره کلاس دوم. قیافه معصومی داره. اما خیلی شیطونه. داشتم کلافه میشدم. گفتم ببین ستاره چه آروم نشسته، تو مهمونی که نباید انقدر شلوغ کرد. فسقلی برگشته به من می‌گه: خوب من مردم!!!!!!!!

داشتم شاخ در می‌آوردم. چند لحظه بهش خیره شدم و بعد دلم بحال معصومیتش سوخت. واسه اینکه از حالا این مزخرفات تو کله‌اش می‌ره. از حالا یاد می‌گیره که مرد بودن واسش مزیت‌هایی به همراه داره. که می‌تونه از این امتیاز استفاده کنه و پوئن بگیره که... بعدش یهو دلم سوخت. خیلی هم سوخت.


Comments: Post a Comment



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Web Blog Pinging Service