Valentine

پرده‌ی کذایی

چند روز پیش جایی بودم و بحث کشیده شد به اینکه خیلی از دور و بریا دارن طلاق می‌گیرن و مشکلشون هم مسائل اخلاقیه. متاسفانه اینجا معجونی شده از ناهنجاریهای رفتاری که معلوم نیست از کجا باید درستش کرد. ازدواج‌هایی که معیاراش شدیدن در پیتیه و مهمترین مساله‌اش اینه که کدوم آرایشگاه برم و شام چی بدیم، نتیجه‌اش بهتر از این هم نمی‌شه. اما یکی از مواردی که حرف زدن درباره‌اش تابو محسوب می‌شه مسائل جنسیه. یکی از شاخه‌هاش هم حفظ بکارته و اینکه جامعه برای زن این حقو قائل نمی‌شه که س ک س رو تجربه کنه وداشتن پرده‌ی کذایی رو یه ارزش می‌دونه.الان خیلی از دخترای ما در مورد بکارت نظرشون عوض شده اما مگه ایران به تهران و چند شهر بزرگ ختم می‌شه. خدا می‌دونه چند میلیون زن تو ایران زندگی می‌کنن که هرگز از س ک س با همسرشون لذت نبرده و نمی‌برن اما به همون زندگی ادامه می‌دن. زن در جایگاه یک انسان می‌گه من مالک جسم خودم هستم و می‌خوام خودم در مورد روابطم تصمیم بگیرم. پانته آ ا ز دید منطقی این بحث رو بررسی کرده و نیازی به تکرار من نیست. خیلی جاها کشش جنسی رو با عشق اشتباه می‌گیرن و خیلی جاها هم عدم رضایت از س ک س تاثیرات مخربی روی رابطه میذاره. همین نارضایتی جاهای دیگه خودشو نشون میده و همه چیزو خراب می‌کنه. فکر می‌کنم تعداد آقایون متاهلی که با نفر دومی هم س ک س دارن ، وپسرایی که خارج از ایران زندگی می‌کنن اما موقع ازدواج راهشون این وری میفته به وضوح این قضیه رو نشون می‌ده. س ک س پیش از ازدواج اختیاریه و نداشتن این پرده‌ی کذایی گزینه ی قابل تاملی نیست. اما واقعیت چیه؟کاری به استثناها ندارم مگه چند نفر مثل کیوان فکر می‌کنن؟.اکثریت جامعه‌ی ما رو پسرایی تشکیل می‌دن قبل از شروع زندگی مشترک آزادانه و علنی با دخترای زیادی دوست می‌شن و س ک س رو هم تجربه می‌کنن. اما سوال تاریخی اینه که چرا موقع ازدواج دختری رو می‌خوان که بدونن اگر هم با کسی یواشکی دوست بوده، پرده‌اش دست نخورده است! (بگذریم که خیلی از دخترا هم تو دوره‌ی عقد یا نامزدی رو این قضیه حسابی مانور می‌دن و پسره رو مثل عروسک می‌چرخونن و پوئن می‌گیرن) جامعه ما هنوز راه زیادی در پیش داره تا به اونجایی برسه که آدمها به نظرات هم احترام بذارن، و آقایون یاد بگیرن که زن رو بخاطر انسان بودنش بخوان نه بخاطر جسمش. ما داریم جایی زندگی می‌کنیم که خیلی از زناش وقتی می‌خوان موهاشونو کوتاه یا رنگ کنن باید از شوهرشون اجازه بگیرن و خیلی از زنا چون شوهرشون موی بلند و تیره دوست داره در حسرت کوتاه کردن موشون می‌مونن. جایی که شوهر تعیین می‌کنه لباس خانمش یقه داشته باشه یا باز باشه. جایی که شوهر تعیین می‌کنه که این دختر که تا حالا بدون روسری همه جا چرخیده باید از این به بعد با روسری بیاد. یا اینکه آرایش خانمش کمه یا زیاده. جایی که هنوز مرز تصمیم‌های شخصی درش تعریف نشده و متاسفانه خود خانما هم یا حواسشون نیست یا از آویزون بودن به یکی دیگه بر حسب عادت لذت می‌برن.

چقدر با این جمله موافقم که "یه آدم حسابی تو تخت خواب هم آدم حسابیه".اصلن تقطیره این دو تا بود که این حرفا رو زدم!

k1

pantea