December 18, 2005

آخه من که نمی‌تونم واسه همه توضیح بدم چرا بهشون سر نزدم. نمی‌تونم بگم 2 تا مسکن خوردم تا کمردردم آروم بشه. نمی‌تونم بگم حالم انقدر خوب نبود که به دیدن کسی برم. کاش انقدر از هم متوقع نبودیم . اصلن شاید من به دیداری از تو نیاز داشتم. حتا اگه تو بزرگتری

Comments:
beza fekr konam bebinam alan chi bayad be to begam !!!
 
loooool
اصلا هم خوش شانس نبود یک که هم دردی کن دیگه
;)
 
ولنتاین عزیز، بی خیال بابا... نرفتی سر بزنی که نرفتی، نتونستی بری خب... مهم اینه که حالت خوب باشه و سلامت باشی حالا سر هم نزدی ، نزدی...

در مورد عشق هم باید بگم تا حالا اینو نشنیده بودم اما حالا که شنیدم سعی میکنم حتما اونو آویزه گوشم کنم...
 
بی خیال. سخت نگیر. خودت مهم تری
 
آخه اگه یکی برنجه که آدم دلش نخواد اونو برنجونه...
 
خواهش ميكنم:) قابلي نداشت:)
 
سلام ولنتاين عزيزم، الان خوبي؟ كمرت خوب شده؟
 




<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Web Blog Pinging Service