February 06, 2006
پارسال روز تاسوعا بود که برای اولین بار یه فیلم از مراسم سنگسار دیدم. بگذریم که تا مدتها شب کابوس میدیدم و نفرت عجیبی تو دلم جا گرفت که حتا درست نمیدونستم از چی هست. شاید از اون مردای بیسیم به دست بود. شاید از بدنی بود که زنده زنده توی کفن پیچونده بودنش و از ضعف و ترس میلرزید. شاید از تماشاگرانی که مثل حیوانهای وحشی به موجودی زنده "پارهسنگ" پرتاب میکردن. بگذریم نمیخوام دوباره اون تصاویر تو ذهنم زنده بشن. بعد از تماشای بدویت انسانی رفتیم منزل بستگانی که به مناسبت تاسوعا به هیات نذری میدادن. از خشم و احساسات ضد و نقیضی که وجودم رو فرا گرفته بود فشار خونم هم افتاد. بیشتر مدت تو اتاق رو تخت ولو شده بودم. به خودم قول دادم دیگه هرگز در چنین مراسمی شرکت نکنم حتا اگه یه دوجین آدم بخوان بگن ولنتی نیومد. حالا دوباره با رسیدن این روزا و صدای مداحی که تو کوچه خیابون میپیچه و جای انتخابی واست باقی نمیذاره دوباره همون افکار آزاردهنده سرشون رو انداختن پایین و اومدن و ول هم نمیکنن! نمیخوام بگم کشتن انسانها و تشنگی دادن به اونا کار نفرتانگیزی نبوده که در طول تاریخ از این جنگها کم نیست. اما آیا این مدل برگزاری مراسم و عزاداری که فقط چند ساله رسم شده منطقیه و باعث میشه که کمی فکر کنیم و بهتر رفتار کنیم؟ بعید میدونم. به نظر میاد یه عده از صمیم قلب برای نوه پیامبر عزاداری میکنن. خب بکنن.بعضیا هم فانشون نذری و قیمهپلو و شلهزرده که یا بهتر و بیشتر از دیگران بپزن یا هم بخورن. خب باشه. بعضیا هم میبینن همه این کارو میکنن اونا هم همرنگ جماعت میشن. خب بشن. اما نه به شیوهای که اگه کسی بغیر از مسلمان شیــعه ببینه به عقل آدم شک کنه! آیا قمه (نگین دیگه نیست که هست) و زنجیر و سینه زدن عزاداری محسوب میشه؟ یعنی نمیشه با یه جور مراسم منطقیتر که دو کلمه حرف حساب به آدم یاد بده، یاد اونها رو گرامی بداریم؟ آیا در شرایطی در سال 2006 که همهی دنیا مسلمان رو خشن میدونه بهتر نیست در رسم و رسومات مذهبی دقت بیشتری بکنیم؟ اگه من یه بودایی بودم که یه گوشه از اروپا زندگی کردم بعد برای اولین بار مراسم زنجیرزنی و فریادزنی رو میدیدم وجدانن به وحشت نمیافتم؟ چرا یه رسم باید برای فهمیدنش به چهار ساعت توضیح احتیاج داشته باشه؟ (که آخرش هم ممکنه بفهمی) چرا کمی ملایمتر رفتار نکنیم؟ از طرف دیگه: کیه که وقتی پای روضه میشینه یاد برادر مرده خودش نیفته؟ یاد پدرش که چند ساله مرده یا فرزندش که از دست رفته یا همه مشکلاتی که باعث شده حسابی دلش پر باشه؟ کی واقعن برای این گریه میکنه که انسانهایی رو به شکلی ظالمانه و ناراحتکننده کشتن؟ که جان انسان انقدر بیارزش بوده؟ که الان هم بیارزشه؟ که انسان هرگز از تاریخ چیزی نیاموخته؟ همون پاکستانی که دیروز با فریاد و هوار و به نام محمد پرچم دانمارک رو آتیش زد تا دو روز دیگه زنجیر میزنه و گریه میکنه و فکر میکنه دیگه جاش وسط بهشته. به نظر من اصولن عزاداری در کشور ما خیلی بد انجام میشه. برای کسی که از دست میدیم جیغ میکشیم، فریاد میزنیم، به صورتمون میزنیم، یه عالمه مرثیه بلند بلند میخونیم که آی مردم بدانید و آگاه باشید من دلم خیلی سوخته شما هم لطفن دلتون برای من بسوزه: آی مادر جون چقدر همیشه گفتی منو بیشتر از همه دوست داری! جیغغغغغغغغغ... آی خواهر دیگه تو خونت بوی خوش قرمهسبزی نمیپیچه...جیغغغغغغغ جیغ جوندار... بعد صدای گریهی همه بلند میشه... اون پدرسوختهای هم که پولش رو از گریوندن مردم درمیاره تا میبینه همه آروم شدن یهو داد میزنه: آییییی که دیگه امشب بابا نداری... بعد دوباره همه با هم جیغغغغغغ... (هیچ ربطی هم به کلاس اجتماعی نداره) حالا فکر کنین همین آدما وقتی واسه نوه پیامبرشون بخوان عزاداری کنن دیگه چی میشن! انگار هرگز یاد نگرفتیم با خویشتنداری به سوگ کسی بشینیم که واسمون عزیز بوده. و فکر میکنم مردمان این سرزمین هرگز هم یاد نگیرن و پنجاه سال دیگه هم اگه از در بهشتزهرا رد بشیم باز هم صدای جیغ زدنها و فریاد کشیدنها و گریوندنها گوش آسمون رو کر کنه. و: بین چند دقیقه سکوت به احترام کسی که از دست رفته و زنجیر و قمه زدن فرقها بسیار است...
(که اونم بحثش به جای خود)
بازم سنگسار نباید در کار باشه
مامان عزیز ایسان مردم از خنده از دست تو
بیندیش جان من با واژه شهدا مشکل دارم! اما زنده نگه داشتن خاطره با رسم شیعه و لعن و نفرینی که مثل نقل و نبات از دهنمون درمیاد خیلی تفاوت داره. راستی نمی دونستم مسیحیان چنین رسمی دارن. البته مطمئنم که رسم فراگیری نیست که از بچه کوچیک تا پیر ها درش شرکت کنن و کانال های تلویزیونی رو بهش اختصاص بدن!! ظاهرن راه چاره ای که این وسط باز شده سنگسار بوده که تا اونجا که من فهمیدم در زمان حضرت علی اجرا می شده!!! فکر می کنم حتا با قواعد اون زمان وحشیانه بوده. ضمن اینکه قرآن فقط برای اعراب و فقط برای همون مقطع تاریخی نبوده که به این صراحت حکم به شلاق می ده. فکر نمی کنی که بهتره واسه هر چیزی به قران رجوع نشه؟
المیرا اگه فهمیدی به ما هم بگو!
You picked a nice topic again and talked about your view and feeling very well.
About stoning women adulterer I red somewhere that this is a Jewish law ,and the story is that, one day head of a Jewish tribe that were living under control of Muslim came to prophet Mohammad and ask him to punish a woman who did adultery and asked him to punish her according to Jewish law., Prophet asked him, in your religion what is the punishment? He said: Stoning to death. I am not quite sure how accurate this story is but if you visit the national gallery, and go to 14th -17th century section you can see lots of biblical painting that tells the bible’s story. From Abraham and his sacrifice story of Ezek (Jews believe that Abraham had two sons, Ezek and Ishmael) to Jacob and his sons. One of the painting depicts a scene that a Jewish woman is buried up to here chest in a hole and some men and women throwing stone at her. Even looking at the painting is very sad and horrifying. Around her you can see some rabbi who brought the verdict. Seeing this painting show that this punishment came from Judaism not Islam and some how it become our tradition (although there is no reference regarding this punishment in Qur’an) while Jews reconsider their religion and now denouncing this sort of harsh punishment. I hope one day we do the same thing because all the punishments mentioned in Qur’an can be changed according to the time and place and these punishments fall in the jurisdiction of Judge( even Ayatollah Saneei believes that Tazizat are part of Judge authority and can be changed).
About Ashora, Thanks God I haven’t seen that form many years. Mullahs using this ceremony to legitimising their presence as the guardian of the Shia Cult! They never talk about the real political reason for Imam’s movement. They never say that many of those people who were in Yazid’s side were our Imam Hussein close relative such as cousins, brother-in-law and the war was for power and Imam Hussein lost the war. I believe that the war was unfair, injustice, and Imam Hussein was right to fight for what he believed but before him and after him were many revolutionaries who lost their lives for their ideology and for the love of people and some of the even didn’t believe in God and his reward’s in paradise. As Valentine put it nicely, why should we torture our selves to prove that we really care about his gaol instead of analysing his movement and his reasons for uprising? Last year channel4 showed the first Ashora ceremony in Iraq. It was really horrifying pictures and by no mean I could explain the action of the people to my partner. They were hitting themselves by long chains that had many small and sharp blade fixed on it. I never saw this sort of chain in Iran. T.V showed the bleeding bodies of half naked men crying and shouting something in Arabic. Well, this is the time that religion propaganda machines start working full power to preserve the culture of CRYING.
Take care
از وب ویولت امدم البته مدتی هست که با نوشته هات اشنا شدم و سر میزنم زیبا منطقی و روان مینویسی راستش الان میخواستم واسه مطلب قبلی هم کامنت بذارم که نشد ! در مورد ترست از رانندگی باید بگم ترست اصلا مسخره نیس و خود من هم اولش ترس که چه عرض کنم بشدت وحشت داشتم اما باید با همه وجود اراده کنی که بر ترست غلبه کنی و یه نکته مهم که نسبت به بوق ها و متلکها ریلکس باشی بعد که دستت راه افتاد اونقدر لذت داره ( هم حس استقلال ناشی از بینیازی در رانندگی به دیگران هم خود راندن ) که میبینی به تلاشی که بخرج دادی میرزیده .
در مورد مطلب جدیدت باید بگم تمام دیشب حالم بد بود از دیدن شتر زبان بسته ای که سر یک خیابان (من اصفهان زندگی میکنم)بسته بودن تا روز عاشورا بعنوان مثلا قربانی بکشند . شنیدم شتر طفلک رو به طرز فجیعی هم میکشند انقدر با ضربات کارد بهش میزنن تا بمیره و در واقع زجرکشش میکنن !با احترام برای اعتقادات همه اونایی که مسلمان و شیعه هستن اما اینجور مراسم و امثالهم سرشار از خشونت و زشتیه و به نظر من هیچ جور توجیه پذیر نیس .
I agree with you. I really don't like the way most of us (Iranians) mourn. I think part of it,is because we like to get attention as much as possible!!
Ocean
<< Home