March 31, 2006
سال 84 واسه من نه خیلی خوب بود و نه خیلی بد! چند بار کارم رو عوض کردم، یه وقتایی شدیدن عاشق گودی بودم یه وقتایی میخواستم ولش کنم برم، سرمای شدید نخوردم، افت فشار مثل سابق نداشتم، اما 2 3 کیلویی لاغر شدم! گذشت دیگه... میخوام تو سال نو یکم بیتفاوتتر باشم. کمتر اخبار گوش میدم. میخوام کمتر به نظر دیگران اهمیت بدم( نه اینکه تا حالا خیلی اهمیت میدادم :D) باید با گودی یکم خوش اخلاقتر بشم. هر سال میگم یه ساز یاد بگیرم اما دیگه نمیگم، چون فعلن نه وقتش هست و نه حسش. همون کلاس رقص نصفه نیمه رو ادامه بدم هنر کردم. حتمن حتمن باید بیشتر به خونه برسم. اونم یه کاره دیگه! باید یکم به خودم سخت بگیرم. اگه بیشتر روزا بتونم ناهار با خودم ببرم این معدهدرد که تو تعطیلات ناپدید شده شاید کمتر سراغم بیاد. چند تا ! دکتر مختلف هم باید برم که از 6 ماه پیش به خودم گفتم سال دیگه! باید بیشتر خوش بگذرونم. پارسال خیلی غصهی بیخودی خوردم. بیخودی که نه اما یکی میپرسید چته نمیشد بگم وگرنه میگفت دیوونه شدی! خب همینا رو انجام بدم یعنی شاهکار واقعی!
حساس میکنم دوستای مجازی خیلی مهم شدن! دلم واسه همه تنگ شده بود. خیلی بیشتر از آدمای واقعی دور و برم که باید مرتب لبخند تحویلشون بدم.
رفتیم رشت و آستارا و از اونجا اردبیل و اینا. عاشق آستارا شدم! سر فرصت بیشتر مینویسم. همینقدر بگم که واقعن آروم شدیم. هم من و هم گودی. خیلی به هم نزدیک شدیم. داشتم فکر میکردم دیگه همو دوست نداریم اما حالا حتا بوی قدیما رو میده. همش مال خستگی و گرفتاری روزمره بود. میخواستم یه روز برم کرج اما انقدر ماه شده که دلم نمیاد برم! دو شب متوالی مهمون داشتیم! میدونم به قیافهی من نمیاد اما واقعیت داره. اونم نه دو نفر بلکه ده نفر و دوازده نفر!!! همهشون هم تو خونهی قوطی کبریت ما! کلی غذاهام خوشمزه شد. اما عجب مصیبتیه آشپزی! هرگز بهش علاقمند نمیشم. فقط دو جا عیددیدنی رفتیم. دور دوم احتمالن امروزه. هیچکدوم از فیلمها رو ندیدم. مونیخ رو دیشب گذاشتم که گودی نصفهی فیلم خوابید و منم خاموش کردم! دیگه از این پسره فیلم نمیخرم. کیفیت صدا که پایینه و نمیفهمم چی میگن اعصابم خورد میشه. هنوز دلم 5 روز تعطیلی میخواد. همین آرامشی که ندونیم چندشنبه است، چندم ماهه؟ مارچ تموم شده یا نه؟ دلم یه مهمونی توپ میخواد اما ظاهرن خبر مبری نیست!
;)
این اسم محصول یک دوره گذار بوده وهنوز مونده ولی امید وارم به زودی عوض بشه
مرسی از اینکه سر میزنی
امیدوارم امسال سال خوبی برات باشه همون جوری که میخوای با نهایت تلاشت
موفق باشی
I am happy that you have had a good Nowruz. Your resolutions are very interesting. Being nice to your husband must be the priority!
You know I underestand you very well, this is very normal in marriage life that you feel you don't love your husband as much somtimes and as you mentioned it is all because of tiredness and being busy.
I hope you will have wonderful days in this year.
Ocean
خوشحالم هستم که بهتون خوش گذشته مسافرت. مگه میشه آدم بره طرف شمال و بد بگذره!
Manam az ashpazi badam miad, tasmim gereftam emsal chand ta docotor ke hey aghab mindakhtam beram va .....
Bah bah, keyf kardam ke ba GOODI be ham nazdiktar shodin -:)
در ضمن یه فکر دیگه تو سرمه که فایل بتونم با دوستان تبادل کنم. حالا سر وقتش خبر میدم.
Nice to hear that you had a good New Year and had a time to deal with your worries and eventually could mange to throw away all your tensions and anxieties!
I hope you can stick to your New Year resolution and wish you and your Goudi a wonderful year full of love and joy.
I am sure this year would be better one compare to the last!
you may wonder why? becasue we grow up, know more and have brain to rationalize:D
shad bashi,
اميدوارم سال خوبي داشته باشي عزيز .. شاد باشي
<< Home