June 07, 2006
شروع فیلم حس خوبی بهم داد. اما اون وسطا یه چیزی گم شد یهو. وقتی یکی "نفس عمیق" شهبازی رو دوست داشته باشه توقع داره دیگه! رفتن پری به مشهد با اون استدلال عجیب انقدرها هم انگیزهی قوی نبود که بخاطرش پول قرض کنه و بچهاش رو ترک کنه!! حتمن میدونست وقتی برگرده هم باید پاسخگو باشه! پس چه توجیهی داشت که ناگهان ناپدید بشه؟ به نظر من فقط از این جهت که بهونهای به دست فیلم بده تا حرفش رو بزنه و سنت رو به نقد بکشه. یا شاید بگه این محمود چه پسر خوبی بود که زنش رو نکشت! یه دوجین آدم سنتی متعصب عجیب و غریب جبههی سیاه فیلم رو ساختن. انگار فیلمنامه هم میخواد این حس رو بده که پری بری از اشتباه نیست. اونجایی که پری به استاد میگه وقتی با شما حرف میزنم حالم خیلی خوبه! یا وقتی محمود بهش میگه اینا که سه روزش بود بقیهاش رو کجا بودی؟ فروتن عالی بود. درواقع پایهی فیلم رو نگه داشت که با کله زمین نخوره. میتونست فیلم خیلی بهتری باشه "بهآهستگی" اگه به شدت شیعه زده نبود. تو تیتراژ پایانی که اسم رضا شکرالهی رو (گمونم) بعنوان مشاور فیلمنامه دیدم حدس زدم که کار خوابگرد خودمونه! البته حدسم درست بود!
here
قایم بوشک بازی میکنن هی غیب میشن هی ظاهر میشن ... نکنه طلسمی چیزی کردی
نکنه مشهد رفت بودی دور تا دورت هاله ای نورانی میبینم
اگه مشهد نرفتی پس چه جوری ممکنه
نه هیچ راه دیگه ای وجود نداره
میخواستم بپرسم چرا ولنتاین ؟
چرا ایرانی تر نباشه
سوالم اینه که توی هیچ پست های قبلی درموردش صحبت شده میخوام بخونمش اگه میشه تاریخش رو بگید
ببین راست میگم اصلا ربطی به این نوشته نداره ها
هیچ فکری نکنید ها
راهنمایی : رفتم دوتا مجله و روزنامه خوندم الان مغز شستشوی کامل شده که چرا ما از اصالتمون دور افتادیم
به پیچک تنها: نمی دونم چرا گاهی نوشته های من واسه تو غیب میشن! من توضیحی در مورد اسمم ندادم. فقط با توجه به اینکه وبلاگم توی بلاگر بود دلم نمی خواست پینگلیش باشه. تو غصه اصالت رو نخور!
به همه دوستان: بحث من بر سر اعتقاد نیست. حرف من در مورد نوع نگاه فیلم به این قضیه است.
توی آرشیو رو که دارم میخونم متوجه شدم که چقدر از سوالهای اینجوری بدتون میاد همش به خودم میگفتم نکنه باعث کدورت بشه . دلیلتون به دلم نشست
rasty, man dela bidam:D
<< Home