April 04, 2006
صندلی منطق در تالار ایرانی؟ سالهاست که گم شده
خیلی قبلتر از اونی که کسی بخواد حرف از شهروند درجه یک و دو بزنه، زن ایرانی درجه دو بود! انقدر تکرار شده که حتا گاهی اوقات عادی به نظر میرسه. خانوادههای کمدرآمد جامعه که معمولن از سواد و فرهنگ پایینتری هم برخوردارن یه جور درگیر مشکلات هستن، خانوادههای متوسط و مرفه هم به یه شکل دیگه که میشه گفت زیرپوستیتره! شاید تجاوز یه پدر به دخترش واسه ما فقط تو صفحهی حوادث اتفاق بیفته اما واسه بعضیا تو زندگی واقعیه و هیچ خونهی امنی هم برای حمایت از اون دختر وجود نداره. شاید زنی که تمام زندگیش رو بخاطر کودکش حروم کرده و به زندگی مشترک با کسی که ازش متنفره ادامه داده واسه ما تو قصه ها باشه اما هرگز درد و تحقیرش رو خودمون نکشیدیم. یا زنایی که همه جوره تحقیر میشن و هیچ اختیاری ندارن و همهی اعتماد به نفسشون رو طی سالها از دست دادن... در اینکه قوانین حقوقی در ایران کاملن به نفع مرده و زن رو بر اساس دین و سنت نصف نیمه بهحساب میاره هیچ تردیدی نیست. شهادت و دیه و این جور مزخرفات که متاسفانه بعضیا توجیهشون هم میکنن که آی مرد نانآور خانه است و این حرفا (نانی که اینهمه تحقیر به دنبال داشته باشه خوردن داره؟) اگر این قوانین به ترتیبی اصلاح بشن که با زن و مرد به شکل برابر برخورد بشه بهترین اتفاق ممکنه. دیدم این قضیهی شین و هفتشین و اینا خیلی بالا گرفته! خب خدا که راضی نیست من لال از دنیا برم ؟
خیلی بدیهیه که زن باید در مورد "شاغل بودن یا نبودن و محل کار"ش خودش تصمیم بگیره. (هر چند من با دلیل میگم که زن باید کار کنه). اگه مرد انقدر قوهی تشخیص داره که بفهمه این شرکت یا فروشگاه یا هر چی بده حتمن زن هم انقدر تشخیص میده! در مورد "حق تحصیل" هم که حرفی توش نیست. مخالفت شوهر به دو دلیل اصلیه. یه دسته میگن به دردت نمیخوره! درس بخونی که بعدش بری تو آشپزخونه؟ بقیه هم میگن زن یه چیزی یاد بگیره پررو میشه! ادعاش زیاد میشه! معمولن آقایونی که ادای امروزی بودن رو درمیارن رو این مورد هیچ مخالفتی ندارن. البته تا جایی که بحث کار کردن به میون نیاد... چون فکر میکنن یا: هنوز انقدر مرد هستن که بتونن خرج زن و بچه رو دربیارن. یا: فردا همسرشون میخواد پولش رو به رخ بکشه! یکم مستقلتر بشه! یا احتمالن همکار مرد داشته باشه و بگو بخند کنه! تازه این جامعه انقدر فاسده... بهتر که خانم عزیزتر از جانم با آژانس بره کلاس زبان و برگرده! "حق سفر" چه در داخل کشور و چه در خارج کشور هم باید باشه. (تصور کنین زندگیایی که زن بدون اجازه مرد حتا حق نداره دیدن مادرش یا خرید بره. سفر که دیگه...)
"حق انتخاب محل اقامت" از نظر من مفهموم یه نفرهای توش نیست! هر دو نفر باید تصمیم بگیرن. اگه قانون این حق رو به یه نفر داده باید اصلاح بشه. همین. اگه نباید حق حضانت بیقید و شرط با مرد باشه به همون ترتیب هم نباید بدون شرط مال زن باشه! در مورد "حق طلاق" و حضانت نباید یهطرفه قضاوت کرد. به نظر من بهترین راه حل، قضاوت عادلانهی دادگاهه.( اگه اینجا دادگاه منصفی وجود خارجی داشته باشه) نمیشه گفت زنی که درآمدی نداره و حتا از عهده اجاره یه خونه هم برنمیاد الزامن باید "حق سرپرستی" کودکش رو بهعهده بگیره! کدوم عقل و منطقی اینو میگه؟ فقط بخاطر مهر مادری؟ مگه پدر مهر و محبت نداره؟ بهتره فارغ از جنسیت زن یا مرد هر کدوم که توانایی نگهداری کودک رو هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ عاطفی دارن حق سرپرستی رو داشته باشن. "مهریه" هم که تکلیفش روشنه. درصورتیکه زن "به هر دلیل" منطقی یا غیر منطقی دلش نخواد به زندگی مشترکش ادامه بده باید از حق درخواست طلاق برخوردار باشه. به همین سادگی. نه اینکه ماهها و سالها تو راهروهای دادسراها آویزون باشه و نهایتن هم مطمئن نباشه که به حقش میرسه. همیشه که مرد معتاد نیست. همیشه که زن دوم صیغه نکرده! یه وقتایی زندگی از بعد عاطفی به بنبست میرسه! اینو که نمیشه شاهد آورد و ثابت کرد! تا وقتی که زن هیچ دستاویز قانونی برای حق طلاق نداره چارهای جز داشتن مهریه نیست (با اینکه خیلی احساس بدی داره و برخلاف اونایی که پز مهریه بالا رو میدن، کاملن تحقیرآمیزه) درصورتیکه بخوایم خیلی منطقی با قضیه برخورد کنیم و از قید و بند رسم و سنت بیایم بیرون ( که خیلی آرمانیه واسه جامعه ما) هم مهریه مزخرفه هم "جهیزیه" و هم اینکه مرد فلان دارایی رو داشته باشه و اینکه همسر دوم قانونی باشه. یه وقتایی فکر میکنم اونایی که این قوانین رو نوشتن یا خیلی خیلی احمق بودن یا فوقالعاده دانا بودن. بین خودمون باشه. دومیه!
پس: اگه فرض رو بر این بذاریم که دو طرف از فرهنگ و درک متوسطی برخوردار هستن، خودشون درمورد این موارد به توافق میرسن و مسیرشون رو مشخص میکنن. (این توافق رو هم آگاهی بوجود میاره و آگاهی و باز هم آگاهی) حالا که قانونگذار ما هیچ کاری نمیخواد بکنه، میشه مواردی رو به عقدنامه اضافه کرد که از لحاظ قانونی هم پشتوانهای داشته باشه. اما نکته اینجاست: اگه همهی شهرهای ایران رو با فرهنگهای مختلف و معمولن سنتی درنظر بگیریم، و این واقعیت که جمعیت بیشتری از مردم ما از فرهنگ بسیار ناچیز برخوردارن و کوچکترین مسائل برای اونا هنوز حلنشده است، میفهمیم که راه درازی در پیشه. (اینکه آگاهی از چه راههایی باید کسب بشه هم خودش مشکلیه)
آره نسیم جان. منم فکر می کنم بیشتر آقایون حاضر نباشد اما نوع مطرح کردنش هم مهمه. اگه طی اشنایی این مسائل مطرح بشه و آدم بدونه که طرف مقابلش با این نقطه نظرها مشکلی نداره بعدش میشه مطرح کرد که من دلم می خواد این توافق قانونی باشه.
ببین رضا! من همیشه گفتم و باز هم تکرار می کنم. درحالیکه قانون گذار حاضر نیست حق طلاق رو برای زن قائل بشه مهریه تنها گزینه قانونیه! حالا تو می گی منطقی نیست؟ منم همین رو می گم! درصورتیکه حق طلاق وجود داشته باشه مهریه دیگه مفهمومی نداره. تو میگی خیلی از خانما از این تنها حق قانونیشون سو استفاده می کنن؟ خب درسته! اما آیا اقایون از حق قانونی خودشون سو استفاده نمی کنن؟؟ اینکه حاضر نمی شن زنشون رو طلاق بدن. اینکه به بهانه عدم تمکین ( که شامل خیلی موارد می شه) می تونن از همسرشون شکایت کنن و درخواست طلاق بدن چی؟ نگاه به چار نفر هم عقیده خودت نکن. ببین چقدر اتفاق افتاده که مرد زن رو به یه برده بی چون و چرا تبدیل کرده و همه اش هم قانونی بوده. بدون اجازه من بیرون نرو ارایش نکن عطر نزن خونه داداشت نرو دانشگاه نرو سر کار نرو حق نداری بدون من بری مسافرت دیدن مامان و بابات و خیلی چیزای دیگه
فرانکلین جان اگه بدونی چقدر این مدت تنبل بودم نمی گی 2!!
خيلي بده که داريم جايي زندگي ميکنيم که همه چيز مردانه و به نفع مرداست...و حتي اگه بخواهيم احقاق حق کنيم بايد با همينايي روبرو بشيم که خودشون جزو اولين افرادي بودن و هستن که ذينفع اين قوانين مسخره مردونه اند و در نتيجه وضع زناي جامعه ميشه ايني که هست!!
نیلوفر عزیز که آدرس وبت رو همیشه اشتباه می ذاری! حق با توئه راه درازی در پیشه. اما مطمئن باش قانون می تونه روی فرهنگ تاثیر بذاره. الان آقایون ادعا می کنن که مثلن وقتی قانون گفته زن دوم بگیرین شما چرا بال بال می زنین؟!!!!
ولنتاین عزیز امیدوارم این عبارت توهین آمیز تلقی نشه ولی امروز به عنوان یه مرد بهت میگم که هیچ دلیلی برای ازدواج کسی مث من وجود نداره اگه دلایل روتین ازدواج چیزایی مث ارتباط معنوی و عاطفی٬ سکس٬ شخصیت٬ موفقیت اجتماعی و ... باشه چون میبینم خیلی راحتتر خارج از موقعیت ازدواج اینها برای مرد فراهمه. من هم اینقدر خودم رو بی ارزش نمیدونم که یه نفر بگه من به تو اعتمادی ندارم اما تو باید به من اعتماد کنی. (این پیش فرض مهریه است)
شرایط زندگی و ایرانی بودن ما رو هم درنظر بگیر
فکر کن که تاالان می تونی تمام قوانین رو عوض کنی و دوباره بنویسی
چه چیزی می نوشتی؟
بنویس حالا سرش صحبت می کنیم.اما من فکر می کنم مشکل ما قانون تنها نیست.
2. قوانین را باید به چشم یه مجموعه منسجم بهشون نگاه کرد. نمیشه وصله پینه باشه. همونطوری که رضا و سیروس گفتن نتیجه قوانین سخت تر از اونچیزی که الانه هست این میشه که مرد تن به ازدواج نمیده. راستش چرا بده؟ همین الانش خیلیاشون نمیدن. نه فقط تو ایران خیلی جاهای دگیه. موضوع اینه که در یه موضوعی که تا این حد به روابط انسانی انسانها ربط داره وضع قانون باید بر اساس توانائی ها و مشخصات روانی و احساسی زن و مرد باشه. یادمه یه زمونی من از ازدواج موقت نوشتم و تو خیلی مخالف بودی. شاید دوباره اون بحث را پیش کشیدم چون به نظر من یه راه حلی برای این مشکلاتی که ازش حرف میزنی هم هست.
3. قوانینی که ما الانه داریم بر اساس هنجار های یک جامعه شکل گرفته بودن و سالهای سال هم کار کردن و زن و مرد هردو باهاش خوشحال زندگی کردن. من فکر نکنم اکثر زنان 100 سال پیش ما نسبت به قوانین احسان نارضایتی داشتن. وی خوب مدتیه که هنجارها عوض شدن. زن دیگه دوست نداره متفاوت باشه. قبول: قوانین هم باید به طبع عوض شن چون حق زنه که هرجور دوست داره زندگی کنه ولی این که زن بهتره خارج از خونه باشه و کار کنه و درس بخونه و غیره و غیره بدیهیات امروز ماست. مطمئن نباش که 50 سال دیگه به این نتایج امروزمون نخندیم.
4. یادمه در مورد همجنسگرائی که نوشتم و ربطش دادم به ژنتیک بودن این میل معتقد بودی که این دلیل خوبی برای آزادی همجنسگرائیه. میدونی که میل به چند همسری در مرد یک میل خیلی قوی ژنتیکه. دلیلش هم اینکه مرد میخواد ژنش را تا حد ممکن تکثیر کنه و مثلا در یک سال 100 فرزند داشته باشه. در مورد زن اینطور نیست. زن دنبال تقویت ژن خودشه چون مهم نیست با چند مرد در رابطه باشه یه فرزند به دنیا میاره. بنابراین نگرشش بیشتر انتخابیه. انتخاب همسر برتر. آیا این میل ژنتیک مرد باید در وضع قوانین مورد نظر قرار بگیرن؟
راستش من نمی دونم چرا این قدر بحث پیچیده شد. چیزی که تو گفته بودی مشکلات بدیهی ایه که برای زنان ما وجود داره و هر چند که قانون راه حل نهایی و قطعی برای رفع این مشکلات نیست ولی اولین قدم برای رفع کردن اونهاست. من خیلی تعجب می کنم که چرا بعضی از دوستان فکر می کنند با قانون وضع کردن چیزی عوض نمی شه! اصلاح این مشکلات احتیاج به ضمانت اجرایی داره که در مرحله اول با وضع قانون شروع می شه و بعد باید فرهنگ سازی هم بشه.
وقتی بحث قانونه، به نظر من دو تا آدمی که عقل دارن هر کدومشون به هر دلیل شخصی هر وقت که دلش خواست باید بتونه ادعای طلاق بکنه! طبیعتا این وسط یک چیزایی مثل مهریه و جهیزیه و این چیزا هم اصلا معنی نداره. در مورد تقسیم اموال بعد از طلاق هم اگه طرفین خیلی نگران این قضیه هستند می تونند اسناد و مدارک چیزای با ارزشی که تو زندگی مشترکشون خریدن رو نگه دارن که بعد از طلاق مدرک قانونی داشته باشن.
اما بعد از همه این حرفا و گذشتن از بحث قانون باید همیشه فرهنگ گذشت و فداکاری و تلاش برای حفظ خانواده توسعه داده بشه و تشویق بشه.
به نظر من عمده مشکلات جامعه ما ناشی از اعمال قوانین اسلامیه که بسیاریش جوابگوی نیازهای جامعه امروز نیست ولی متاسفانه مذهبیون با تعصب کامل اعتقاد دارند که این قوانین برای تمام انسانها در تمام زمانها آمده و تا وقتی تفکر حاکمیت اینه، وضع هم همین خواهد بود.
اين قسمت نظرهات هم خيلي اذيت ميكنه. اين دفعه چهارمه. اميدوارم دوباره خراب نشه.
راستي يه نويسنده چيني ميگه:
نيمي از آسمان بر شانهي زنهاست.
شاد باش و ديرزي
حامد رئيس يزدي
Unfortunately Iran is a perfect model of chauvinism!!!!!!!of course after Saudi Arabia!!
دوستان هر کس انقدر اختیار داره که ازدواج بکنه یا نکنه. اینکه زندگیش رو بر اساس ازدواج بچینه یا بر اساس روابط خصوصی دیگه هم به خودش مربوطه و کاملن آزاده که تصمیم بگیره. حرفای من در مورد کسیه که قصد ازدواج داره. اگه قرار باشه بخاطر موارد ناعادلانه کسی از ازدواج منصرف بشه اون خانما هستن! من هیچ جایی نگفتم مرد هم نفقه بده هم مهریه و هم حق طلاق و بقیه داستان!! میشه دوباره نوشته منو بخونین؟
متاسفم حامد که اینجا واست راحت نیست اما بلد نیستم کاری انجام بدم!
بلا جان دقیقن درست گفتی که ایراد کار خیلی وقتا هم از خانماست.
آره طاها این مشکل هست
راستی ولنتاین جون ممنون که جواب سوالمو تو پست قبلی دادی
مانیا من فکر می کنم اون پسرایی که حاضر نیستن حتا به اضافه کردن این شروط فکر کنن یا از روی ناآگاهیه یا اینکه نمی خوان امتیاز بدن! به همین سادگی!
من به آینده حقوق زن تو ایران خیلی امیدوارم چون درصد زیادی از زنان ما الانه تحصیلات دانشگاهی دارن و این توی تربیت بچه هاشون اثر میذاره. بچه ای که همیشه پدرش را باسواد خونه دیده نمیتونه نگاهش به زن و مرد یکسان باشه. بلاخره عمده الگو گیریهای ما از خانواده است. به زودی نسلی به دنیا میاد که مادرش براش الگو دانش توی خونه است. کتابهایی که مامانش میخونه براش جالبتره و غیره و غیره. یعنی من امیدوارم ولی این راه حل های قانونی و وصله پینه به نظرم گاهی کار را خرابتر میکنن. مثلا ممکنه آمار ازدواج را بیاره پائین. این لزوما به نفع حل مشکل زنان نیست.
من و تو عقدنامه رو به چشم یه قرارداد نمیبینیم و وقتی داریم بار اول امضاش میکنیم٬ فک میکنیم یه شوخیه بی مزه است. ما فک میکنیم که رشته بینمون خیلی محکمتر از اینه که فکر پاره شدنش باشیم. امیدوارم برات دفعه دومی وجود نداشته باشه ولی از اون موقع که ماهیت عقدنامه و قوانین واست عوض میشه و همه چیز رو به عشق و علاقه محول نمیکنی و حساب دو دو تا چار تای حقوقت رو میکنی٬ تازه میبینی هیچکس ارزش این رو نداره که بخوای یه روزی به خاطرش زندگیتو تیره و تار ببینی. اونوقت تصمیمت برای ازدواج میشه کسی که شرایط سخت تو رو بپذیره و طبیعتا این آدم دلایل خودش رو داره که بخواد اینقدر فداکار باشه!!!
تو ازدواج اگه شادی هست متعلق به هر دو نفره همیشه (اگه منشا شادی ازدواج باشه) پس تو طلاق هم باید مصیبت و سرمایه بین دو نفر مساوی تقسیم بشه. بله این حرفا خیلی قشنگن! منم قبول دارم که فرزند هم مث سرمایه حق داره که هم پدرو داشته باشه و هم مادرو و بالعکس پدر و مادر هم برای داشتن فرزند حق دارن اما اگه یکیشون خواست بره اونور دنیا باید قانون بگه بچه مال کی یا نه؟ حالا تو میگی مال مادر یا اونی که لیاقتشو داره یا ... فرقی نمیکنه؛ بهانه ای پیدا میکنی تا یه طرف رو از داشتن فرزند و فرزند رو از داشتن یه طرف محروم کنی. قانون حداقل ماجراست.
میخواستم یه سوالی ازت بکنم! چرا من نباید این حق رو داشته باشم که وقتی ازدواج کردم با زن دیگه رابطه جنسی و عاطفی داشته باشم؟ یا تو اگه متاهلی این رابطه رو با یه مرد دیگه غیر از همسرت داشته باشی؟ چه چیز غیر عقلانی این وسط وجود داره؟ اگه معیار چیز دیگه است اون چیه؟ دین و مذهب و عرف و آیینه؟ دیگه چی میمونه؟ لطفا جوابم رو بده...
من با این حرف تو موافقم! ببین عزیز جان من وقتی میگم زن باید در درآمدزایی سهیم باشه بنابراین نفقه معنی نداره. وقتی میگم زن هم درست باندازه مرد باید حق داشته باشه رابطه اش رو تموم کنه یعنی دیگه مهریه ای وجود نداره. حالا شما بگو با کجای این پاراگراف مشکل داری تا بحث رو ادامه بدیم
ببین رضا جان شمای نوعی اگه به این نتیجه رسیدی که رابطه ی ثبت نشده منطقی تره پس باید همون کارو بکنی و بحثی توش نیست. والسلام! اما اگه کسی به این نتیجه رسید که این رابطه ثبت هم میتونه بشه اما یه عده ادم عوضی اومدن واسه این ثبت شدن تبصره های ناعادلانه گذاشتن و اون هم داره تو همین کشور و با همین قانون زندگی می کنه باید تلاش کنه که اون تبصره های کذایی حذف بشن. به همین سادگی.
اول اینکه نباید یه نسل صبر کنیم و کاری نکنیم ولی باید کاری بکنیم که فایده داشته باشه. شما داری از دید یک طبقه خاص به کل مسئله ازدواج نگاه میکنی. داری مسئله را برای نسل جدید دانشگاه رفتهء شهری و بالاتر از خط فقر بررسی میکنی و به نتایجی میرسی و فکر میکنی باید این بشه قانون. من میگم باید همه واقعیت های جامعه را شناخت و قانون وضع کرد. همونطور که گفتم قانونی که اکثریت باهاش مشکل دارن قانون بدیه. این معنیش این نیست که قانون ذاتا بده. ممکنه هدف متعالی ای را دنبال کنه ولی این قانون بیشتر از اینکه مشکلی حل کنه مشکل میسازه. مثلا قانون منع مشروبات الکلی به نظر من قانون بدیه هرچند هدف خوبی داره. مشکلاتی که ساخته شاید بیشتر از مفایدشه.
یه نکته دیگه اینکه توی نوشته های تو همیشه این فرض شده که زن "باید" بخشی از وزن اقتصادی خونه را برداره. "باید" نقش اجتماعی سنگینی داشته باشه. صرف نظر از اینکه نظر شخصی ام شبیه تو هست به این قطعیت نمیتونم حرف بزنم. شایدم نه. شاید 20 سال دیگه خود تو هم بگی نه.
دنیا داره عوض میشه و ما هم باهاش. ولی همیشه نمیتونیم مطمئن باشیم که داریم راه درستی میریم. گاهی باید برگردیم و یه راه دیگه را امتحان کنیم. بله زن باید آزاد باشه که انتخاب کنه که درس بخونه یا نه. زن باید آزاد باشه که کار بکنه یا نه. زن باید آزاد باشه که انتخاب کنه که میخواد چه نقشی توی خانواده بازی کنه ولی تو نمیتونی به مردی که دوست داره با زنی ازدواج کنه که تو خونه باشه و بچه بزرگ کنه ایراد بگیری. این آزادی را به مرد بده و سعی کن این منطق را اگرچه با مال تو نخونه بفهمی.
دست آخر (یکمی هم رو به سیروس) ازدواج یک مشارکته. هر مشارکتی را باید قانونی کرد چون هر اتفاقی ممکنه بیوفته. برادر با برادر سر مشارکت ممکنه به هم بزنه. قانون باید بگه چی به چیه. قانون هم همونطوری که خود سیروس قدیما برام نوشت حداکثر میتونه نقش پایان دادن به قائله را داشته باشه و نه پیاده کردن عدالت.
بنابراین عدالت بین زن و مرد آخرش ناممکنه. هر قانونی بذارین مواردی پیش میاد که قانون ناعادلانه رفتار میکنه. متاسفانه
بیندیش اون اقا کاملن ازاده بره با دختری که اونم دلش بخواد خونه بمونه. نه اینکه یکی رو مجبور کنه. راستی تو همین طبقه تحصیل کرده هم از این داستانا هست... در مورد ماهیت قانون که درست میگی. نگفتی چکار کنیم فایده داشته باشه؟
دوم. منم میگم قانون باید عوض شه. ولی با بررسی. من میتونم نظر شخصیما بگم ولی راست شکممه و ممکنه اگر نتایج یه تحقیق را ببینم نظرم عوض شه. اگر من باشم میگم قانون باید این امکان را بذاره که زن حق طلاق داشته باشه ولی در ازاش مهریه نداشته باشه (قانون ازدواج ایران را نمیدونم ولی قانون ازدواج اسلامی اینه که ازدواج از نظر قانونی یک مشارکته و هر شرطی طرفین مشارکت میتونن بذارن و پاشا امضا کنن. میتونه حق طلاق باشه میتونه حق کارنکردن زن باشه. هرچیزی. ولی اگه پاشا امضا کردی بهش متضمنی. به نظرم که خیلی ساده و مفیده و با تغییرات هنجاری جامعه کاملا انعطاف پذیره.)
نه؟
حقیقی نیست البته، مَجازیست
کجا یک عاشقی این ادعا کرد
که حق عشق یک روزه ادا کرد
تو سرما میخوری، یک هفته باید
بخوابی تا مگر وقتش سرآید
چگونه عشق را با آن تب و سوز
توان دینش ادا کردن به یک روز
اگر داری خیال رفع تکلیف
بده پنجاه درصد نیز تخفیف
همان یک روزه را هم نیمه اش کن
به کادو دادنی هم بیمه اش کن
بکن با یار عشقی نیمه کاره
بگو باید که برگردم اداره!
ولی گر عاشقی را میشناسی
نباید با والنتاینش بلاسی
نمی مانی که تا یک روز درسال
زنی زنگ و کنی عشق و دهی حال
چو مجنون عاشق لیلا بمانی
در اوج بی زمانی، بی مکانی
که درد عاشقی مدت ندارد
غمش روز و شب و ساعت ندارد
زمان عشق اینسان مختصر نیست
بله عشق است این، سیزده بدر نیست!
salam ey aziz. man nashenas comment midam, mibakhshi,,amma in she're kamelan naabeja amma ghashang ra didam, aslan monasebe zaman ham nist amma goftam barat befrestam, midoonam khanandegane ziadi dari shayad bazi az oonha lezzat bebarand,, be har hal mibakhshi!!!
<< Home