April 04, 2006

صندلی منطق در تالار ایرانی؟‌ سالهاست که گم شده

خیلی قبل‌تر از اونی که کسی بخواد حرف از شهروند درجه یک و دو بزنه، زن ایرانی درجه‌ دو بود! انقدر تکرار شده که حتا گاهی اوقات عادی به نظر می‌رسه. خانواده‌های کم‌درآمد جامعه که معمولن از سواد و فرهنگ پایین‌تری هم برخوردارن یه جور درگیر مشکلات هستن، خانواده‌های متوسط و مرفه هم به یه شکل دیگه که می‌شه گفت زیرپوستی‌تره! شاید تجاوز یه پدر به دخترش واسه ما فقط تو صفحه‌ی حوادث اتفاق بیفته اما واسه بعضیا تو زندگی واقعیه و هیچ خونه‌ی امنی هم برای حمایت از اون دختر وجود نداره. شاید زنی که تمام زندگیش رو بخاطر کودکش حروم کرده و به زندگی مشترک با کسی که ازش متنفره ادامه داده واسه ما تو قصه ها باشه اما هرگز درد و تحقیرش رو خودمون نکشیدیم. یا زنایی که همه جوره تحقیر می‌شن و هیچ اختیاری ندارن و همه‌ی اعتماد به نفسشون رو طی سالها از دست دادن... در اینکه قوانین حقوقی در ایران کاملن به نفع مرده و زن رو بر اساس دین و سنت نصف نیمه به‌حساب میاره هیچ تردیدی نیست. شهادت و دیه و این جور مزخرفات که متاسفانه بعضیا توجیهشون هم می‌کنن که آی مرد نان‌آور خانه است و این حرفا (نانی که اینهمه تحقیر به دنبال داشته باشه خوردن داره؟) اگر این قوانین به ترتیبی اصلاح بشن که با زن و مرد به شکل برابر برخورد بشه بهترین اتفاق ممکنه. دیدم این قضیه‌ی شین و هفت‌شین و اینا خیلی بالا گرفته! خب خدا که راضی نیست من لال از دنیا برم ؟

خیلی بدیهیه که زن باید در مورد "شاغل بودن یا نبودن و محل کار"ش خودش تصمیم بگیره. (هر چند من با دلیل می‌گم که زن باید کار کنه). اگه مرد انقدر قوه‌ی تشخیص داره که بفهمه این شرکت یا فروشگاه یا هر چی بده حتمن زن هم انقدر تشخیص می‌ده! در مورد "حق تحصیل" هم که حرفی توش نیست. مخالفت شوهر به دو دلیل اصلیه. یه دسته می‌گن به دردت نمی‌خوره! درس بخونی که بعدش بری تو آشپزخونه؟ بقیه هم می‌گن زن یه چیزی یاد بگیره پررو می‌شه! ادعاش زیاد می‌شه! معمولن آقایونی که ادای امروزی بودن رو درمیارن رو این مورد هیچ مخالفتی ندارن. البته تا جایی که بحث کار کردن به میون نیاد... چون فکر می‌کنن یا: هنوز انقدر مرد هستن که بتونن خرج زن و بچه رو دربیارن. یا: فردا همسرشون می‌خواد پولش رو به رخ بکشه! یکم مستقل‌تر بشه! یا احتمالن همکار مرد داشته باشه و بگو بخند کنه! تازه این جامعه انقدر فاسده... بهتر که خانم عزیزتر از جانم با آژانس بره کلاس زبان و برگرده! "حق سفر" چه در داخل کشور و چه در خارج کشور هم باید باشه. (تصور کنین زندگیایی که زن بدون اجازه مرد حتا حق نداره دیدن مادرش یا خرید بره. سفر که دیگه...)

"حق انتخاب محل اقامت" از نظر من مفهموم یه نفره‌ای توش نیست! هر دو نفر باید تصمیم بگیرن. اگه قانون این حق رو به یه نفر داده باید اصلاح بشه. همین. اگه نباید حق حضانت بی‌قید و شرط با مرد باشه به همون ترتیب هم نباید بدون شرط مال زن باشه! در مورد "حق طلاق" و حضانت نباید یه‌طرفه قضاوت کرد. به نظر من بهترین راه حل، قضاوت عادلانه‌ی دادگاهه.( اگه اینجا دادگاه منصفی وجود خارجی داشته باشه) نمی‌شه گفت زنی که در‌آمدی نداره و حتا از عهده اجاره یه خونه هم برنمیاد الزامن باید "حق سرپرستی" کودکش رو به‌عهده بگیره! کدوم عقل و منطقی اینو می‌گه؟ فقط بخاطر مهر مادری؟ مگه پدر مهر و محبت نداره؟ بهتره فارغ از جنسیت زن یا مرد هر کدوم که توانایی نگهداری کودک رو هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ عاطفی دارن حق سرپرستی رو داشته باشن. "مهریه" هم که تکلیفش روشنه. درصورتیکه زن "به هر دلیل" منطقی یا غیر منطقی دلش نخواد به زندگی مشترکش ادامه بده باید از حق درخواست طلاق برخوردار باشه. به همین سادگی. نه اینکه ماهها و سالها تو راهروهای دادسراها آویزون باشه و نهایتن هم مطمئن نباشه که به حقش می‌رسه. همیشه که مرد معتاد نیست. همیشه که زن دوم صیغه نکرده! یه وقتایی زندگی از بعد عاطفی به بن‌بست می‌رسه! اینو که نمی‌شه شاهد آورد و ثابت کرد! تا وقتی که زن هیچ دستاویز قانونی برای حق طلاق نداره چاره‌ای جز داشتن مهریه نیست (با اینکه خیلی احساس بدی داره و برخلاف اونایی که پز مهریه بالا رو می‌دن، کاملن تحقیرآمیزه) درصورتیکه بخوایم خیلی منطقی با قضیه برخورد کنیم و از قید و بند رسم و سنت بیایم بیرون ( که خیلی آرمانیه واسه جامعه ما) هم مهریه مزخرفه هم "جهیزیه" و هم اینکه مرد فلان دارایی رو داشته باشه و اینکه همسر دوم قانونی باشه. یه وقتایی فکر می‌کنم اونایی که این قوانین رو نوشتن یا خیلی خیلی احمق بودن یا فوق‌العاده دانا بودن. بین خودمون باشه. دومیه!

پس: اگه فرض رو بر این بذاریم که دو طرف از فرهنگ و درک متوسطی برخوردار هستن، خودشون درمورد این موارد به توافق می‌رسن و مسیرشون رو مشخص می‌کنن. (این توافق رو هم آگاهی بوجود میاره و آگاهی و باز هم آگاهی) حالا که قانون‌گذار ما هیچ کاری نمی‌خواد بکنه، می‌شه مواردی رو به عقدنامه اضافه کرد که از لحاظ قانونی هم پشتوانه‌ای داشته باشه. اما نکته اینجاست: اگه همه‌ی شهرهای ایران رو با فرهنگ‌های مختلف و معمولن سنتی درنظر بگیریم، و این واقعیت که جمعیت بیشتری از مردم ما از فرهنگ بسیار ناچیز برخوردارن و کوچکترین مسائل برای اونا هنوز حل‌نشده است، می‌فهمیم که راه درازی در پیشه. (اینکه آگاهی از چه راههایی باید کسب بشه هم خودش مشکلیه)


Comments:
حالا شوهر مناسبش پیدا بشه بعدش یه کاری می کنیم خواهر ;)
 
خوشحالم که در این مورد با هم هم عقیده هستیم
 
من فقط يه سوال دارم با توجه به عندالمطالبه بودن مهريه چه تضمين متقابلي وجود داره كه زنه نره اجرا بذاره سر هر چيز الكي و پيش پا افتاده اي؟! اين كه آدم بگه اين يه تضمينه به خاطر شرايط حقوقي موجود داره قياس به نفس ميكنه يعني فرض رو ميذاره چون من استفاده ناجوانمردانه نميكنم پس اين يه حقه! مهريه سنگين با رقمهاي بالا كه از توان خيلي ها خارجه دقيقا يه ريسكه بزرگه دقيقا به همون اندازه مردانه بودن قوانين! انقدر هم تكرار شده كه در حد استثنا نباشه!
 
واقعا نمی دونم چی بگم؟؟؟؟ اما اینو می دونم که کار از پایبست داغونه. راستی کی بریم 2؟؟؟؟
 
دلشون بخواد نیلو جان!
آره نسیم جان. منم فکر می کنم بیشتر آقایون حاضر نباشد اما نوع مطرح کردنش هم مهمه. اگه طی اشنایی این مسائل مطرح بشه و آدم بدونه که طرف مقابلش با این نقطه نظرها مشکلی نداره بعدش میشه مطرح کرد که من دلم می خواد این توافق قانونی باشه.
ببین رضا! من همیشه گفتم و باز هم تکرار می کنم. درحالیکه قانون گذار حاضر نیست حق طلاق رو برای زن قائل بشه مهریه تنها گزینه قانونیه! حالا تو می گی منطقی نیست؟ منم همین رو می گم! درصورتیکه حق طلاق وجود داشته باشه مهریه دیگه مفهمومی نداره. تو میگی خیلی از خانما از این تنها حق قانونیشون سو استفاده می کنن؟ خب درسته! اما آیا اقایون از حق قانونی خودشون سو استفاده نمی کنن؟؟ اینکه حاضر نمی شن زنشون رو طلاق بدن. اینکه به بهانه عدم تمکین ( که شامل خیلی موارد می شه) می تونن از همسرشون شکایت کنن و درخواست طلاق بدن چی؟ نگاه به چار نفر هم عقیده خودت نکن. ببین چقدر اتفاق افتاده که مرد زن رو به یه برده بی چون و چرا تبدیل کرده و همه اش هم قانونی بوده. بدون اجازه من بیرون نرو ارایش نکن عطر نزن خونه داداشت نرو دانشگاه نرو سر کار نرو حق نداری بدون من بری مسافرت دیدن مامان و بابات و خیلی چیزای دیگه
فرانکلین جان اگه بدونی چقدر این مدت تنبل بودم نمی گی 2!!
 
سلام والنتين جون ... خوبي؟
كاملا با حرفات موافقم
 
سلام..خيلي جالبه که حرف دلهامون مثل همه...با اجازه لينک ميدم به مطلبت
خيلي بده که داريم جايي زندگي ميکنيم که همه چيز مردانه و به نفع مرداست...و حتي اگه بخواهيم احقاق حق کنيم بايد با همينايي روبرو بشيم که خودشون جزو اولين افرادي بودن و هستن که ذينفع اين قوانين مسخره مردونه اند و در نتيجه وضع زناي جامعه ميشه ايني که هست!!
 
آره مهتاب جون اینهمه سال قانون به نفع اقایون بوده حالا خیلی سخته که از مسند قدرت بیان پایین!
نیلوفر عزیز که آدرس وبت رو همیشه اشتباه می ذاری! حق با توئه راه درازی در پیشه. اما مطمئن باش قانون می تونه روی فرهنگ تاثیر بذاره. الان آقایون ادعا می کنن که مثلن وقتی قانون گفته زن دوم بگیرین شما چرا بال بال می زنین؟!!!!
 
ولنتاین عزیز خیلی چیزا بود که میشد نوشت. ولی نمیدونم چقدر صحیح باشه از موقعیت شغلیت سوءاستفاده کنی! اگه خبرنگار بودم خوب قضیه کاملا برعکس بود. الان من از سن این هنرپیشه ها تا یه سری مسایل خصوصی و خیلی خصوصیشون رو دستم اومده. تو بودی چیکار میکردی؟ سخته حرف زدن یه جاهایی با اینکه خیلی دلت میخواد. حتی نتونستم بگم که بعضیاشون چقدر نچسب و غیرقابل تحمل بودن!
 
می فهمم سیروس جان!اخبار سلبریتی همیشه واسه من جالبه. دیگه تو وبلاگم که می تونم اعتراف کنم؟! اما اگه اینجوری راحت تری پس نگو که وجدان درد نگیری. فقط جان من بگو این علی صادقی اخلاق خودش همین مدلیه؟ البته اگه نو پرابلمه بگو ها!!
 
ولنتاین عزیز مساله قانون اینه که چیزیست صلب که درمورد چیزهایی کاملا منعطف به کار برده میشه. تا دلت بخواد در مقابل مثالهات میتونم مثال نقض بیارم ولی مگه با مثال نقض من چیزی تو ذهن تو عوض میشه؟! بذار باز برگردم سر مهریه! به من بگو اگه مردی خواست به همون دلایل عاطفی به قول تو از زن جدا بشه چرا باید مهریه رو بده؟ دیدم مریم میرزا صحبت از قیمت پرده بکارت هم به میون اورده (نمیدونم شاید هم کس دیگه بود از این بلاگرها!). اما اگه بیای و بگی مردی به خاطر این که دختری باکره نبود نخواستش دنیا رو همین ادما سرت خراب میکنن و میگن مردی که به خاطر باکرگی قراره کسی رو بپسنده همون بهتر که نپسنده و بره پی کارش! اگه قضیه ضمانت اجرایی طلاقه٬ مگه فقط برای زن باید چنین شرطی وجود داشته باشه؟ اگه مردی یه روز نخواست با زنش زندگی کنه باید پول بده و اگه زنی نخواست باید پول بگیره؟؟؟ این چه جور تعادلیه؟! اصلا مگه زندگی به همین سادگیه که امروز کسی بخواد و فردا نخواد؟! من هیچوقت نه درگیر مساله ای مث حضانت بودم٬ نه مهریه برام خیلی جدی شد٬ نه از حقوقم برای منع همسر از جدایی یا سفر استفاده کردم. ولی به راحتی میشد همسر سابقم از این مملکت به اسم اینکه همسرش اینجاست بره و مهریه اش رو هم به اجرا بذاره و ... پس تکلیف حقوق من در چنین شرایطی که اینا رو هم نداشته باشم چی میشه؟
 
یکی از مشکلات همین علی آقای صادقی بود که نگفتم. آره پسر با مزه ایه ولی از اوناست که احتمالا من برای ۵ دقیقه پشت سر هم نتونم رفتارش رو تحمل کنم. کلا نسبت به هر نوع دوربینی حساسه و از خودش تصویری باقی میذاره که با خود واقعیش به زعم من خیلی متفاوته. اگه تو اون میون بگم یکی رو نمیشد تحمل کرد خودش بود
 
راستشو بخوای شاید اگه من یه بار دیگه تن بدم به ازدواج ممکنه برام بکارت همسرم اهمیت نداشته باشه ولی حتما برام نگرشش درباره مهریه و مراسم عروسی و انعطاف پذیریش ذرباره محل سکونت مهمه و خیلی هم مهمه چون دفعه قبل اهمیت دادن به اینا رو نشونه بازاری مابانه اندیشیدن میدونستم و فکر میکردم که انقدر کردیت دارم که اینجور چیزا مساله زندگیم نشن ولی اشتباه فکر میکردم. ضمنا اون زنی میتونه از شوهرش توقع تعهد واقعی و جامع داشته باشه که خودش هم حاضر به فداکاری بشه وگرنه من زیاد دیدم که انث نفس به همسری برگزیده شدن و یا مادری رو به حساب فداکاری گذاشتن.
ولنتاین عزیز امیدوارم این عبارت توهین آمیز تلقی نشه ولی امروز به عنوان یه مرد بهت میگم که هیچ دلیلی برای ازدواج کسی مث من وجود نداره اگه دلایل روتین ازدواج چیزایی مث ارتباط معنوی و عاطفی٬ سکس٬ شخصیت٬ موفقیت اجتماعی و ... باشه چون میبینم خیلی راحتتر خارج از موقعیت ازدواج اینها برای مرد فراهمه. من هم اینقدر خودم رو بی ارزش نمیدونم که یه نفر بگه من به تو اعتمادی ندارم اما تو باید به من اعتماد کنی. (این پیش فرض مهریه است)
 
سیروس جان یکم مبهم نوشتی راستش مطمئن نیستم منظورت رو درست فهمیده باشم. از تجربه بدی که داشتی خیلی متاسفم. فکر می کردم این تجربه ناخوشایند تو به یه دوستی بر می گرده... ببین اون ادمی که بگه پرده کذایی قیمت داره همونقدر مزخرف گفته که یکی بگی زن بدون ویرجینیتی بی ارزشه! این از این قضیه. برای چندمین بار میگم وقتی زن حق طلاق داشته باشه دیگه مهریه مفهومی نداره. بعبارت واضح تر دیگه حق نداره مهریه داشته باشه. منم قبول دارم که پرداخت مهریه توسط مرد اونم به این ترتیب اصلن درست نیست. نهایتن اگه دو نفر قرار گذاشتن از هم جدا بشن دیگه پول دادن و پول گرفتن نداره. فقط یه چیز سیروس! در یک مورد اونم مالی زن راه سو استفاده داره یا اینکه بنا به قانون مزخرف فعلی حق دریافتش رو داره. ببین چقدر واسه یه مرد پذیرشش سخته. ببین چقدر به نظر غیر منطقی و زور میاد. ببین چقدر ناعادلانه است! حالا فکر کن همه مواردی که به ضرر زن و به نفع مرد وجود داره چقدر می تونه آزاردهنده باشه؟! فکر کن سیروس! به همه چیزایی که نوشتم و اونایی که ننوشتم!
 
سیروس جان می خواستم تو پست بعدی راجع به مهریه بالا و مراسم عروسی و اینا بنویسم. ببین همونطور که پسر مجبور می شه اینا رو قبول کنه، دختر هم مجبوره جهیزیه داشته باشه. باید یه نامزدی بگیره و به همون تعداد عروسی مهمون دعوت کنه! باید حنابندون بگیره و دوباره همون ادما رو مهمون کنه. این رسما خیلی مسخره است! بیشتر از ناآگاهیه و اینکه کسی فکر نمی کنه اینا اصلن واسه چیه و درسته یا غلط! اما اگه خود اون دو نفر هم نخواد بخاطر خانواده ها مجبور می شن! نمونه اش هم من و همسرم! چون ریشه داره. مهریه هم بیشتر به چشم یه سنت دیده میشه. خیلی غلطه اما وجود داره. من می گم اگه بشه با اضافه کردن یه سری شرایط بنا به توافق دو طرف قضیه رو متعادل کنیم ، خیلی خوبه
 
آفرين ولنتاين جان . طبق معمول منطقي و منصفانه نوشتي .:)
 
اولا اينكه خيلي مواقع جهيزيه و بقيه مراسم فاكتور گرفته ميشه و با اون شدت و حدت برگزار نميشه!خودت كه بهتر ميدوني! اما دوم اين بحثها سر قضيه هفت شينه تو نميشه بيايي 2 هزار تا شرط بذاري كه به نظر من هم نبايد دست يكي از دو جنس باشه اما بعد اون امتيازاتيكه داري رو دو دستي بچسبي! يعني بگي همه اون شرطها باشه بعد نفقه هم باشه و بعد مهريه هم باشه! چون مهريه يه ابزار ميشه براي گرفتن طلاق كه به نظرم اگه طرف زرنگ باشه مهريه سنگين رو هم ميتونه از زيرش در بره! اما با همه اين تفاصيل كه داري ميگي و ميگن و به قول سيروس كه منم بهش اعتقاد دارم براي چي اصلا ازدواج كني؟! مرده هم نفقه بده هم مهريه بده هم دوهزار تا شرط ديگه رو قبول كنه كه چي رو بدست بياره!؟ اگه عشق و رسيدن به معشوق رو فاكتور بگيري چه چيزي انگيزه ازدواج براي مرد ميشه!؟ الحمدلله محيط براي هر نوع زندگي مشترك براي مرد مطرحه! مگه غير اينه!؟ منم همه اينايي رو كه ميگي قوانين ضد زنه و جامعه مردانه است قبول دارم ولي دليل نميشه اگر قرار بر اصلاحي باشه امتيازات خودمون رو پيش شرط فرض كنيم!
 
خب بنظر تو بهترین حالتش چجوری
شرایط زندگی و ایرانی بودن ما رو هم درنظر بگیر
فکر کن که تاالان می تونی تمام قوانین رو عوض کنی و دوباره بنویسی
چه چیزی می نوشتی؟
بنویس حالا سرش صحبت می کنیم.اما من فکر می کنم مشکل ما قانون تنها نیست.
 
1. به نظر من قانون معمولا روی سخنش با اقلیته. مثلا قانونی که نقش بازدارندگی از جرم را داره روی سخنش با آدم های عادی نیست روی سخنش با یک اقلیت غیر متعادل جامعه است. اگه دیدی جائی روی سخن قانون با اکثریته این یا مشکل قانونه که قانون غیر منطقی و غیر قابل اجرائیه و یا یک مشکل فرهنگیه. اینکه شما میگی مهریه لازمه چون فلان و بهمان داری از مهریه به عنوان یک ابزار قانونی استفاده میکنی برای یک مسئله ای که راه حل دیگه ای میطلبه.

2. قوانین را باید به چشم یه مجموعه منسجم بهشون نگاه کرد. نمیشه وصله پینه باشه. همونطوری که رضا و سیروس گفتن نتیجه قوانین سخت تر از اونچیزی که الانه هست این میشه که مرد تن به ازدواج نمیده. راستش چرا بده؟ همین الانش خیلیاشون نمیدن. نه فقط تو ایران خیلی جاهای دگیه. موضوع اینه که در یه موضوعی که تا این حد به روابط انسانی انسانها ربط داره وضع قانون باید بر اساس توانائی ها و مشخصات روانی و احساسی زن و مرد باشه. یادمه یه زمونی من از ازدواج موقت نوشتم و تو خیلی مخالف بودی. شاید دوباره اون بحث را پیش کشیدم چون به نظر من یه راه حلی برای این مشکلاتی که ازش حرف میزنی هم هست.

3. قوانینی که ما الانه داریم بر اساس هنجار های یک جامعه شکل گرفته بودن و سالهای سال هم کار کردن و زن و مرد هردو باهاش خوشحال زندگی کردن. من فکر نکنم اکثر زنان 100 سال پیش ما نسبت به قوانین احسان نارضایتی داشتن. وی خوب مدتیه که هنجارها عوض شدن. زن دیگه دوست نداره متفاوت باشه. قبول: قوانین هم باید به طبع عوض شن چون حق زنه که هرجور دوست داره زندگی کنه ولی این که زن بهتره خارج از خونه باشه و کار کنه و درس بخونه و غیره و غیره بدیهیات امروز ماست. مطمئن نباش که 50 سال دیگه به این نتایج امروزمون نخندیم.

4. یادمه در مورد همجنسگرائی که نوشتم و ربطش دادم به ژنتیک بودن این میل معتقد بودی که این دلیل خوبی برای آزادی همجنسگرائیه. میدونی که میل به چند همسری در مرد یک میل خیلی قوی ژنتیکه. دلیلش هم اینکه مرد میخواد ژنش را تا حد ممکن تکثیر کنه و مثلا در یک سال 100 فرزند داشته باشه. در مورد زن اینطور نیست. زن دنبال تقویت ژن خودشه چون مهم نیست با چند مرد در رابطه باشه یه فرزند به دنیا میاره. بنابراین نگرشش بیشتر انتخابیه. انتخاب همسر برتر. آیا این میل ژنتیک مرد باید در وضع قوانین مورد نظر قرار بگیرن؟
 
سلام دوست گلم
سال نو مبارک
باهات کاملا موافقم
 
از مدظری متفاوت و منطقی نگاه کرده بودید . خوشمان آمد
 
از مدظری متفاوت و منطقی نگاه کرده بودید . خوشمان آمد
 
ولنتاین جان
راستش من نمی دونم چرا این قدر بحث پیچیده شد. چیزی که تو گفته بودی مشکلات بدیهی ایه که برای زنان ما وجود داره و هر چند که قانون راه حل نهایی و قطعی برای رفع این مشکلات نیست ولی اولین قدم برای رفع کردن اونهاست. من خیلی تعجب می کنم که چرا بعضی از دوستان فکر می کنند با قانون وضع کردن چیزی عوض نمی شه! اصلاح این مشکلات احتیاج به ضمانت اجرایی داره که در مرحله اول با وضع قانون شروع می شه و بعد باید فرهنگ سازی هم بشه.
وقتی بحث قانونه، به نظر من دو تا آدمی که عقل دارن هر کدومشون به هر دلیل شخصی هر وقت که دلش خواست باید بتونه ادعای طلاق بکنه! طبیعتا این وسط یک چیزایی مثل مهریه و جهیزیه و این چیزا هم اصلا معنی نداره. در مورد تقسیم اموال بعد از طلاق هم اگه طرفین خیلی نگران این قضیه هستند می تونند اسناد و مدارک چیزای با ارزشی که تو زندگی مشترکشون خریدن رو نگه دارن که بعد از طلاق مدرک قانونی داشته باشن.
اما بعد از همه این حرفا و گذشتن از بحث قانون باید همیشه فرهنگ گذشت و فداکاری و تلاش برای حفظ خانواده توسعه داده بشه و تشویق بشه.
به نظر من عمده مشکلات جامعه ما ناشی از اعمال قوانین اسلامیه که بسیاریش جوابگوی نیازهای جامعه امروز نیست ولی متاسفانه مذهبیون با تعصب کامل اعتقاد دارند که این قوانین برای تمام انسانها در تمام زمانها آمده و تا وقتی تفکر حاکمیت اینه، وضع هم همین خواهد بود.
 
سلام. اين متنت خيلي دلنشين بود. ولي خيال ميكنم آدم اينجور وقتها اگه ميخواد روي مخاطبش اثر بذاره بايد سعي كنه بدون احساس بنويسه.راستي ولنتاين هيچ به كتاب كردن يادداشتهات فكر كردي؟
اين قسمت نظرهات هم خيلي اذيت ميكنه. اين دفعه چهارمه. اميدوارم دوباره خراب نشه.
راستي يه نويسنده چيني ميگه:
نيمي از آسمان بر شانه‌ي زنهاست.
شاد باش و ديرزي
حامد رئيس يزدي
 
are mozu ike matrah kardi kheili bahs baranghize!! vali ta ma biam hoghughe mosavi ba mard dashte bashim shode 1000 sale siah!! moshkel faghat marda nistan balke tarze fekre kheili az zana ro ham bayad avaz kard.. khanevadeha aghe mozu be dokhtareshun bashe hame kar mikonan vali aghe marbut be pesareshun bashe va hagho hoghughe aruseshun bashe hazer nistan raje behesh harf bezanan......
 
من با نسیم موافقم از کجا معلوم که مرد بعد ازازدواج همچنان به حرفهایی که زده پایبند بمونه تازه این مردیه که فکر نمی کنه از زنش برتره ولی ندیدی مردایی رو که خیلی راحت میگن مگه ما داریم با هم معمله می کنیم یا اینکه ارزش زندگی بالاتر از این حرفاست که بخوای موقع عقد شرط بذاریمولی به هر حال برخورد مردا در پذیرش یا عدم پذیرش نشون دهنده تفکریه که می تونه وجود داشته باشه یا کمی از قبل مونده باشه
 
I agree with you Valentine Jaan. I belive that no society can have at least, averege level of success and comfort unless the man and woman are equal there!
Unfortunately Iran is a perfect model of chauvinism!!!!!!!of course after Saudi Arabia!!
 
رضا جان می شه بگی من تو نوشته ام چه امتیازی رو از مرد گرفتم و به زن دادم؟
دوستان هر کس انقدر اختیار داره که ازدواج بکنه یا نکنه. اینکه زندگیش رو بر اساس ازدواج بچینه یا بر اساس روابط خصوصی دیگه هم به خودش مربوطه و کاملن آزاده که تصمیم بگیره. حرفای من در مورد کسیه که قصد ازدواج داره. اگه قرار باشه بخاطر موارد ناعادلانه کسی از ازدواج منصرف بشه اون خانما هستن! من هیچ جایی نگفتم مرد هم نفقه بده هم مهریه و هم حق طلاق و بقیه داستان!! میشه دوباره نوشته منو بخونین؟
متاسفم حامد که اینجا واست راحت نیست اما بلد نیستم کاری انجام بدم!
بلا جان دقیقن درست گفتی که ایراد کار خیلی وقتا هم از خانماست.
آره طاها این مشکل هست
 
سلام....من خواستم براي پست قبلي كامنت بذارم اجازه نداد...خيلي خوشحالم كه عيد بهت خوش گذشته....خيلي خوبه كه راضي هستي خانومي...در مورد پست جديدت هم دربست قبول دارم...خيلي زيبا بود...قلم خودت بود ؟؟؟ حرف نداشت!!! ممنون كه برامون مينويسي...راستي رانندگي هم هيچ ترسي نداره...من روزهاي اول هميشه وقتي ميخواستم جايي برم به جاي پاركش فكر ميكردم....اما الان...كلي براي خودم نارنده!!! شدم...شادباشي
 
به نظر منم فعلا بهترین راه حل ذکر خیلی از مسائل توی عقد نامه اس. ولی خیلی از آقایون همینم قبول نمی کنن و مشکل اینجاس. یعنی خیلیا هستن طرفو دوست دارن و باهاش کلی تفاهم دارن ولی آقاهه اینو قبول نمی کنه و خیلیا هم دلیلشون اینه که حالا اصلا مگه قراره ما بعدا تو زندگیمون مشکل پیدا کنیم با بخوایم طلاق بگیریم و بدتر دخترو متهم می کنن دختر بیچاره هم مجبور می شه کوتاه بیاد و از حقش بگذره!
راستی ولنتاین جون ممنون که جواب سوالمو تو پست قبلی دادی
 
شری جان مگه شعر گفتم که می پرسی قلم خودمه عزیزم؟ مرسی از لطفت بهرحال!
مانیا من فکر می کنم اون پسرایی که حاضر نیستن حتا به اضافه کردن این شروط فکر کنن یا از روی ناآگاهیه یا اینکه نمی خوان امتیاز بدن! به همین سادگی!
 
ولنتاین عزیز من هیچ شکی ندارم که حقوق زن تو ایران داره پایمال میشه. اگه نظرم را بپرسی بهت میگم تو بقیه جاهای دنیا هم داره میشه. یعنی اگه یادت باشه یه پست طولانی روش داشتم ولی در مورد نفقه و مهریه و حق طلاق و غیره و غیره فکر میکنم باید خیلی کلی تر به قضایا نگاه کرد. قوانین فعلی دیگه با هنجارهای جامعه نمیخونن ولی وقتی قراره عوض شن باید جوری عوض شن که همه جانبه باشه. این وصله پینه کردن قانون به نظر من هیچ مشکلی را حل نمیکنه. این معنیش این نیست که من حاضر به اضافه کردن شروط نیستم. میگم بیفایده است.
 
بیندیش جان من می گم بی فایده نیست. قبول دارم که با وصله پینه نباید پیش رفت اما تو شرایط فعلی چه راه بهتری هست؟ چرا به همین قدرش هم آقایون انقدر معترضن؟ نمی فهممم چرا فکر می کنین من می خوام یه حقی از مرد گرفته بشه و به زن داده بشه؟
 
نه ولنتاین جان. اونقدر حقوق مسلم زن زیر پا گذاشته شده که وقتی نسل بعد به زمان ما نگاه کنن باورشون نمیشه. همونطور که ما باورمون نمیشه تا 1920 زنان آمریکائی حق رای نداشتن. قبول هم دارم که وضع این قوانین فواید موضعی داره ولی اگه به ریشه مسئله توجه نکنیم واقعا آب در هاون کوبیدیم.

من به آینده حقوق زن تو ایران خیلی امیدوارم چون درصد زیادی از زنان ما الانه تحصیلات دانشگاهی دارن و این توی تربیت بچه هاشون اثر میذاره. بچه ای که همیشه پدرش را باسواد خونه دیده نمیتونه نگاهش به زن و مرد یکسان باشه. بلاخره عمده الگو گیریهای ما از خانواده است. به زودی نسلی به دنیا میاد که مادرش براش الگو دانش توی خونه است. کتابهایی که مامانش میخونه براش جالبتره و غیره و غیره. یعنی من امیدوارم ولی این راه حل های قانونی و وصله پینه به نظرم گاهی کار را خرابتر میکنن. مثلا ممکنه آمار ازدواج را بیاره پائین. این لزوما به نفع حل مشکل زنان نیست.
 
بیندیش یعنی میگی باید یه نسل صبر کنیم و هیچ کاری نکنیم؟ چرا فکر می کنی امار ازدواج رو میاره پایین؟ تو به عنوان یه اقا چه احساسی داری از اینکه چنین مواردی ثبت بشه در عقدنامه؟ یا تصور می کنی کسی که مخالفه چه فکر و احساسی داره؟ مگه سالها خانما بدون حق طلاق پای اون کاغذا رو امضا نکردن؟
 
ولنتاین عزیز به قول خودت سالهاست که قوانین همینه و حتی بدتر از اینه و زنها پای همین عقئنامه ها رو امضا انداختن و ازدواجها اتفاق افتاده و بچه ها به دنیا اومدن و دنیا دور خودشو زده. حالا زنها (و البته مردها) فرق کردن و توقعات نو دارن و قانون باید عوض بشه و عقدنامه ها حتما و حتما در آینده نه چندان دور تغییر خواهند کرد و باز مردها زیرش امضا میندازن و زنها و دنیا دور خودش رو خواهد زد. اما یه چیزی فرق نمیکنه و اون دید منو تو درباره ازدواجه ...
من و تو عقدنامه رو به چشم یه قرارداد نمیبینیم و وقتی داریم بار اول امضاش میکنیم٬ فک میکنیم یه شوخیه بی مزه است. ما فک میکنیم که رشته بینمون خیلی محکمتر از اینه که فکر پاره شدنش باشیم. امیدوارم برات دفعه دومی وجود نداشته باشه ولی از اون موقع که ماهیت عقدنامه و قوانین واست عوض میشه و همه چیز رو به عشق و علاقه محول نمیکنی و حساب دو دو تا چار تای حقوقت رو میکنی٬ تازه میبینی هیچکس ارزش این رو نداره که بخوای یه روزی به خاطرش زندگیتو تیره و تار ببینی. اونوقت تصمیمت برای ازدواج میشه کسی که شرایط سخت تو رو بپذیره و طبیعتا این آدم دلایل خودش رو داره که بخواد اینقدر فداکار باشه!!!
تو ازدواج اگه شادی هست متعلق به هر دو نفره همیشه (اگه منشا شادی ازدواج باشه) پس تو طلاق هم باید مصیبت و سرمایه بین دو نفر مساوی تقسیم بشه. بله این حرفا خیلی قشنگن! منم قبول دارم که فرزند هم مث سرمایه حق داره که هم پدرو داشته باشه و هم مادرو و بالعکس پدر و مادر هم برای داشتن فرزند حق دارن اما اگه یکیشون خواست بره اونور دنیا باید قانون بگه بچه مال کی یا نه؟ حالا تو میگی مال مادر یا اونی که لیاقتشو داره یا ... فرقی نمیکنه؛ بهانه ای پیدا میکنی تا یه طرف رو از داشتن فرزند و فرزند رو از داشتن یه طرف محروم کنی. قانون حداقل ماجراست.
میخواستم یه سوالی ازت بکنم! چرا من نباید این حق رو داشته باشم که وقتی ازدواج کردم با زن دیگه رابطه جنسی و عاطفی داشته باشم؟ یا تو اگه متاهلی این رابطه رو با یه مرد دیگه غیر از همسرت داشته باشی؟ چه چیز غیر عقلانی این وسط وجود داره؟ اگه معیار چیز دیگه است اون چیه؟ دین و مذهب و عرف و آیینه؟ دیگه چی میمونه؟ لطفا جوابم رو بده...
 
ولنتاين عزيز من متن رو درست خوندم! تو گفتي تا وقتي حق طلاق با مرد مهريه خيلي چيز خوبيه! من دارم ميگم اگه حق طلاق با مرده و شما دارين 200 شرط ديگه اضاقه ميكنين ما به ازا اون شرطها نبايد رو مهريه و نفقه تاكيد كنين حتي اگه حق طلاق با مرد باشه! ايني كه قانونگذار گفته ممكنه بر خلاف ميل من و تو باشه ! ولي مثل بقيه چيزا ما ميتونيم نظر خودمون رو القا كنيم؟!! پس بايد با شرايط فعلي يه كاري كرد! اين متنهايي كه نوشته ميشه و دائم ازش دم زده ميشه مني كه معتقدم به چيزايي كه تو ميگي و منطقي هم هست رو تو جبهه شما قرار نميده! چون احساسم تساوي سازي نيست امتيازگيريه! در ضمن هركي مخير هست ازدواج بكنه يا نكنه! پس اگه كسي مخير بود و با همين قوانين هم ازدواج كرد نبايد فردا بياد غر بزنه ديگه؟! اين اسندلال تو دقيقا ميشه همين! ما قراره يه مشكل رو حل كنيم نه يه مشكل اصضافه كنيم! من شخصا معتقدم بهترين نوع رابطه يه رابطه بدون امضا و ثبت و .. است تا زماني كه دو نفر خواستن ادامه داره و به محض اينكه يك نفر نخواست والسلام!
 
سیروس جان من یکی اصلن مطمئن نیستم دیدم در مورد ازدواج تغییر نکنه! چون فکرم رو نمی بندم و هر حرف تازه ای می شنوم می گم شاید اینم درست باشه. اگه شرایط به قول تو "سخت" منطقی باشه دیگه اسمش فداکاری نیست. ادم فکر می کنه ، یا قبول می کنه یا میره دنبال کارش!ببین خیلی سخته که تو چار تا جمله ادم درمورد این داستان حرف بزنه. شاید تو درست میگی. شاید یه وقتایی ادم مجبوره زندگیش رو در قالب قانون و روابطش رو مثل یه قانون اجتماعی ببینه. وقتی یه رابطه به بن بست میرسه هیچ چیز خوشایندی باقی نمی مونه. مگه اینکه دو نفر انقدر عاقل باشن که اگه بچه ای هست یا به قول تو سرمایه ای باهاش درست رفتار کنن. اما اینکه ازدواج اصلن روش درستیه یا نه یه بحث دیگه است. به اسمش فکر نکن. اگه من با یکی رابطه دارم حالا ازدواجه یا هر چی ، پس دلایلی برای ادامه این رابطه هست,پس اون آدم واسم باارزشه, پس اون ادم از نظر من دوست داشتنیه و کسیه که در کنارش احساس ارامش می کنم. پس کاری ندارم که قانون اجتماعی یا عرف یا دین چی میگه. اصلن احتیاجی نمی بینم که وارد رابطه ای هر چند گذرا با نفر دومی بشم. مگه اینکه احساس خلا کنم. تو مثال تو خلا جنسی داشته باشم. پس معنیش اینه که یه جای رابطه ی من می لنگه. پس اون ادمی که تو زندگی منه واسم کافی نیست. اگه یه روزی به اینجا برسم ترجیح می دم از اون ادم جدا بشم و رابطه ای که داشتم تمام کنم. بعدش می تونم برای روزای دیگه ام تصمیم بگیرم!اصلن فکر نمی کنم این استعداد رو داشته باشم که دو نفر رو دوست داشته باشم. جهنمی می شه! من همیشه تاکید دارم که ادم نباید به هر قیمتی ازدواج کنه. نباید تو سن کم یا با عجله تصمیم بگیره. سیروس من خودم هیچ شرطی به عقدنامه ام اضافه نکردم و واسه کارم دلیل داشتم. البته در مورد حق طلاق با همسرم صحبت کردم و خیلی ساده گفت من موافقم (بعد از عقد) اگه توضیح بیشتر بخوای مجبورم واسه خودت بنویسم! خیلی طولانی شد
 
شما دارين 200 شرط ديگه اضاقه ميكنين ما به ازا اون شرطها نبايد رو مهريه و نفقه تاكيد كنين "
من با این حرف تو موافقم! ببین عزیز جان من وقتی میگم زن باید در درآمدزایی سهیم باشه بنابراین نفقه معنی نداره. وقتی میگم زن هم درست باندازه مرد باید حق داشته باشه رابطه اش رو تموم کنه یعنی دیگه مهریه ای وجود نداره. حالا شما بگو با کجای این پاراگراف مشکل داری تا بحث رو ادامه بدیم

ببین رضا جان شمای نوعی اگه به این نتیجه رسیدی که رابطه ی ثبت نشده منطقی تره پس باید همون کارو بکنی و بحثی توش نیست. والسلام! اما اگه کسی به این نتیجه رسید که این رابطه ثبت هم میتونه بشه اما یه عده ادم عوضی اومدن واسه این ثبت شدن تبصره های ناعادلانه گذاشتن و اون هم داره تو همین کشور و با همین قانون زندگی می کنه باید تلاش کنه که اون تبصره های کذایی حذف بشن. به همین سادگی.
 
ولنتاين جون يه کامنتی تو وبلاگ روزبه گذاشتم که اون قسمتش که راجع به مهریه است رو کپی می کنم و می ذارم اين جا: "... انقدر اين طرف ان طرف راجع به اين شروط ضمن عقد خوندم و حرفها زده شد که ديگه شايد لزومی نداشته باشه نظرم رو بدم. با اين حال با اجازه ات يه کوچولو بنويسم. می خواستم بگم که من خودم هيچ مهری ندارم و اصولا اعتقادی به مهر نداشتم و برای همين هم با جامعه ی سنتی اطراف خودم برای به کرسی نشوندن اين اصول که بهش پايبندم، کلی درافتادم. حالا از همه ی اين ها گذشته الآن فکر می کنم برای دخترهايی که در ايران زندگی می کنند و در خانواده هايی سنتي و به هیچ وجه مستقل هم نیستند، داشتن مهريه ی اصولی و نه افراطی چیز بدی نباشه و حتا گاهی به درد بخوره. البته من خودم اگر تو ایران هم بودم و زندگی می کردم باز هیچ مهری نمی خواستم چون همسرم رو خودم انتخاب کردم و روحیات و نظراتش مثل خودمه بنابراین احتیاجی به مهر که از اون به عنوان عاملی بازدارنده و برای بقای زندگی مشترک نام می برند، نداشتم و ندارم." واقعا در حال حاضر که خانه از پای بست ویرانه و هیچ امید نزدیکی به اصلاح این قوانین من در بیاری مردونه نیست، فکر کنم مهریه معقول برای دخترانی که دستشون به هیج جا بند نیست لازمه. به قول تو تا اين ستر پشت در خونه ی خودمون يا نزديکانمون نشينه نمی فهميم که چقدر در حق زن ظلم شده. شخصا اين شتر رو خيلی خوب می شناسم :))
 
ولنتاین جان در جواب سوالت و در ادامه بحث:
اول اینکه نباید یه نسل صبر کنیم و کاری نکنیم ولی باید کاری بکنیم که فایده داشته باشه. شما داری از دید یک طبقه خاص به کل مسئله ازدواج نگاه میکنی. داری مسئله را برای نسل جدید دانشگاه رفتهء شهری و بالاتر از خط فقر بررسی میکنی و به نتایجی میرسی و فکر میکنی باید این بشه قانون. من میگم باید همه واقعیت های جامعه را شناخت و قانون وضع کرد. همونطور که گفتم قانونی که اکثریت باهاش مشکل دارن قانون بدیه. این معنیش این نیست که قانون ذاتا بده. ممکنه هدف متعالی ای را دنبال کنه ولی این قانون بیشتر از اینکه مشکلی حل کنه مشکل میسازه. مثلا قانون منع مشروبات الکلی به نظر من قانون بدیه هرچند هدف خوبی داره. مشکلاتی که ساخته شاید بیشتر از مفایدشه.

یه نکته دیگه اینکه توی نوشته های تو همیشه این فرض شده که زن "باید" بخشی از وزن اقتصادی خونه را برداره. "باید" نقش اجتماعی سنگینی داشته باشه. صرف نظر از اینکه نظر شخصی ام شبیه تو هست به این قطعیت نمیتونم حرف بزنم. شایدم نه. شاید 20 سال دیگه خود تو هم بگی نه.

دنیا داره عوض میشه و ما هم باهاش. ولی همیشه نمیتونیم مطمئن باشیم که داریم راه درستی میریم. گاهی باید برگردیم و یه راه دیگه را امتحان کنیم. بله زن باید آزاد باشه که انتخاب کنه که درس بخونه یا نه. زن باید آزاد باشه که کار بکنه یا نه. زن باید آزاد باشه که انتخاب کنه که میخواد چه نقشی توی خانواده بازی کنه ولی تو نمیتونی به مردی که دوست داره با زنی ازدواج کنه که تو خونه باشه و بچه بزرگ کنه ایراد بگیری. این آزادی را به مرد بده و سعی کن این منطق را اگرچه با مال تو نخونه بفهمی.

دست آخر (یکمی هم رو به سیروس) ازدواج یک مشارکته. هر مشارکتی را باید قانونی کرد چون هر اتفاقی ممکنه بیوفته. برادر با برادر سر مشارکت ممکنه به هم بزنه. قانون باید بگه چی به چیه. قانون هم همونطوری که خود سیروس قدیما برام نوشت حداکثر میتونه نقش پایان دادن به قائله را داشته باشه و نه پیاده کردن عدالت.
بنابراین عدالت بین زن و مرد آخرش ناممکنه. هر قانونی بذارین مواردی پیش میاد که قانون ناعادلانه رفتار میکنه. متاسفانه
 
نازخاتون جان منم میگم تو جامعه سنتی که دختر جرات نداره بگه حق طلاق میخوام مهریه تنها راه قانونی موجوده

بیندیش اون اقا کاملن ازاده بره با دختری که اونم دلش بخواد خونه بمونه. نه اینکه یکی رو مجبور کنه. راستی تو همین طبقه تحصیل کرده هم از این داستانا هست... در مورد ماهیت قانون که درست میگی. نگفتی چکار کنیم فایده داشته باشه؟
 
ولنتاین جان. اول بگم که مهریه برای زن حق طلاق نمیاره. برعکس حق طلاق را از مرد میگیره. یعنی یه موازنه منفیه نه موازنه مثبت. مطمئن نیستم اصلا هدف وضع مهریه از روز اول این بوده. بیشتر یه رسم نشون دادن محبت و اعتماد بوده.

دوم. منم میگم قانون باید عوض شه. ولی با بررسی. من میتونم نظر شخصیما بگم ولی راست شکممه و ممکنه اگر نتایج یه تحقیق را ببینم نظرم عوض شه. اگر من باشم میگم قانون باید این امکان را بذاره که زن حق طلاق داشته باشه ولی در ازاش مهریه نداشته باشه (قانون ازدواج ایران را نمیدونم ولی قانون ازدواج اسلامی اینه که ازدواج از نظر قانونی یک مشارکته و هر شرطی طرفین مشارکت میتونن بذارن و پاشا امضا کنن. میتونه حق طلاق باشه میتونه حق کارنکردن زن باشه. هرچیزی. ولی اگه پاشا امضا کردی بهش متضمنی. به نظرم که خیلی ساده و مفیده و با تغییرات هنجاری جامعه کاملا انعطاف پذیره.)

نه؟
 
والنتاین، روز عشق و عشقبازیست
حقیقی نیست البته، مَجازیست


کجا یک عاشقی این ادعا کرد
که حق عشق یک روزه ادا کرد

تو سرما میخوری، یک هفته باید
بخوابی تا مگر وقتش سرآید

چگونه عشق را با آن تب و سوز
توان دینش ادا کردن به یک روز

اگر داری خیال رفع تکلیف
بده پنجاه درصد نیز تخفیف

همان یک روزه را هم نیمه اش کن
به کادو دادنی هم بیمه اش کن

بکن با یار عشقی نیمه کاره
بگو باید که برگردم اداره!

ولی گر عاشقی را میشناسی
نباید با والنتاینش بلاسی

نمی مانی که تا یک روز درسال
زنی زنگ و کنی عشق و دهی حال

چو مجنون عاشق لیلا بمانی
در اوج بی زمانی، بی مکانی

که درد عاشقی مدت ندارد
غمش روز و شب و ساعت ندارد

زمان عشق اینسان مختصر نیست
بله عشق است این، سیزده بدر نیست!

salam ey aziz. man nashenas comment midam, mibakhshi,,amma in she're kamelan naabeja amma ghashang ra didam, aslan monasebe zaman ham nist amma goftam barat befrestam, midoonam khanandegane ziadi dari shayad bazi az oonha lezzat bebarand,, be har hal mibakhshi!!!
 
تو تيكه نفقه رو قبلا هم گفته بودي قبول نداري ولي مهريه چي؟! تو خودت داري مهر تاييد ميزني روش ديگه! من دارم ميگم اين ديد شخص توئه همونجوري كه بينديش هم گفت كه زن بايد در اقتصاد خانواده دخيل باشه ولي ممكنه دوهزار تا زن ديگه هم باشن كه نخوان تو اقتصاد خانواده شريك شن و حقوق بگير شوهر باشن! اصولا نميشه واسه اينا قانون اين شكلي وضع كرد! بحث اينه كه بايد رو معضلات به صورت دوطرفه دست گذاشت مشكل دعواهاي فمينيستي اينه كه هميشه سياه ترين گزارشات رو بزرگنمايي ميكنن و به اتفاقات متقابلش كاري ندارن!؟ غير اينه!؟ من اعتقاد به امضا و .. ندارم ولي جامعه اين شرايط رو به من تحميل ميكنه حالا يا من اين قدر طرفم رو دوست دارم كه به اون شرطها تن ميدم يا اينكه بي خيال ازدواج ميشم ميرم يكي رو پيدا ميكنم كههمين جوري فكر كنه كه كم هم نيستن! يه چيزي رو هم دقت نميكني همه اون آدمهايي كه دوست دارن ثبت كنن قبلش با طرفشون به توافق رسيدن ديگه! يعني اجبار درصد خيلي كمي در ازدواجهاي امروزه داره! يعني با علم به اين ازدواح كردن كه فرضا براي كار كردن بايد شوهر اجازه بده يا براي خروج از كشور! حالا يا دلشون ميخواد قبلش با هم يه سري شرط ميذارن يا نميذارن! وقتي تو يه چيزي رو امضا ميكني يعني قبول داري ديگه! شده به صورت صوري! مشكل همه ازدواجهااينه كه همه فكر ميكنن بهترين انتخاب رو دارن و هيچوقت نيمه خالي ليوان رو نميبينن! پس اشكال اصلي از خود آدمها است نه قوانين! درسته كه قوانين اشكالات اساسي دارن ولي آدمها مقصرترن! يعني خلاصه بگم وقتي تو اون هفت شين ميان تمام طيف رو در نظر ميگيرن از روستايي تا شهري نميشه انتظار داشت كه مورد قبول باشه و اصلا منطق پذير هم نيست! كه بگي همه اون حقوق باشه بعد مثلا به خاط راينكه خيلي ها شرايط كار ندارن نفقه هم باشه و غيره!
 
تو تيكه نفقه رو قبلا هم گفته بودي قبول نداري ولي مهريه چي؟! تو خودت داري مهر تاييد ميزني روش ديگه! من دارم ميگم اين ديد شخص توئه همونجوري كه بينديش هم گفت كه زن بايد در اقتصاد خانواده دخيل باشه ولي ممكنه دوهزار تا زن ديگه هم باشن كه نخوان تو اقتصاد خانواده شريك شن و حقوق بگير شوهر باشن! اصولا نميشه واسه اينا قانون اين شكلي وضع كرد! بحث اينه كه بايد رو معضلات به صورت دوطرفه دست گذاشت مشكل دعواهاي فمينيستي اينه كه هميشه سياه ترين گزارشات رو بزرگنمايي ميكنن و به اتفاقات متقابلش كاري ندارن!؟ غير اينه!؟ من اعتقاد به امضا و .. ندارم ولي جامعه اين شرايط رو به من تحميل ميكنه حالا يا من اين قدر طرفم رو دوست دارم كه به اون شرطها تن ميدم يا اينكه بي خيال ازدواج ميشم ميرم يكي رو پيدا ميكنم كههمين جوري فكر كنه كه كم هم نيستن! يه چيزي رو هم دقت نميكني همه اون آدمهايي كه دوست دارن ثبت كنن قبلش با طرفشون به توافق رسيدن ديگه! يعني اجبار درصد خيلي كمي در ازدواجهاي امروزه داره! يعني با علم به اين ازدواح كردن كه فرضا براي كار كردن بايد شوهر اجازه بده يا براي خروج از كشور! حالا يا دلشون ميخواد قبلش با هم يه سري شرط ميذارن يا نميذارن! وقتي تو يه چيزي رو امضا ميكني يعني قبول داري ديگه! شده به صورت صوري! مشكل همه ازدواجهااينه كه همه فكر ميكنن بهترين انتخاب رو دارن و هيچوقت نيمه خالي ليوان رو نميبينن! پس اشكال اصلي از خود آدمها است نه قوانين! درسته كه قوانين اشكالات اساسي دارن ولي آدمها مقصرترن! يعني خلاصه بگم وقتي تو اون هفت شين ميان تمام طيف رو در نظر ميگيرن از روستايي تا شهري نميشه انتظار داشت كه مورد قبول باشه و اصلا منطق پذير هم نيست! كه بگي همه اون حقوق باشه بعد مثلا به خاط راينكه خيلي ها شرايط كار ندارن نفقه هم باشه و غيره!
 
نميدونم! اما به نظرم يکمي زياد از احساساتتون کمک گرفتيد!
 




<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Web Blog Pinging Service